(...)
JİYANEM KÜRDİSTAN
چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, :: 20:21 :: نويسنده : alejandro calvo
پیام رهبر معظم انقلاب به کنگره بزرگداشت علامه قطبالدّین شیرازی:
دوران شکوفایی علمی در کشور ما زمان بیخبری در اروپا بود
خبرگزاری فارس: رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیام به کنگره بینالمللی علامه حکیم قطبالدّین شیرازی فرمودند: جریان علمی در کشور ما، در دورانی شکوفا شد که غرب و اروپا در بیخبری بود.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر انقلاب اسلامی در پیامی به کنگره بین المللی علامه حکیم قطب الدّین شیرازی با تاکید بر ضرورت تبیین دوران شکوفایی علمی در کشور و همچنین معرفی شخصیتهای برجسته به عنوان الگو برای نسل جوانِ امروز افزودند: با وجود این الگوها، لزومی ندارد که ما افرادی را از اعماق تاریکیهای قرون وسطای اروپا بیرون بکشیم و آنان را به عنوان یک شخصیت معرفی کنیم. متن پیام رهبر معظم انقلاب که صبح امروز(چهارشنبه) از سوی آیت الله ایمانی نماینده ولی فقیه در استان فارس و امام جمعه شیراز در این کنگره قرائت شد، به شرح زیر است: بسم الله الرّحمن الرّحیم* بزرگداشت کسانی از قبیل قطب الدّین شیرازی کار بسیار مفیدی است. من در ذهنم بود که پزشک ها، زرنگی کردند و قطب شیرازی را برده اند به عالم پزشکی؛ چون ایشان در درجه اوّل فیلسوف است، شاگرد خواجه نصیر و شارح شرح حکمت الاشراق و اینها است؛ و البتّه طبیب هم هست، طبیب برجسته ای است؛ [و هم] منجم است، ایشان در ساخت رصدخانه معروف مراغه سهیم بوده؛ یعنی یک انسان بزرگی است. امّا این بیان آقای دکتر لنکرانی، بیان خوبی بود. یعنی همین که ما توجّه بکنیم که دانشمندان بزرگ ما در دوران های مختلف اسلامی، در رشته های مختلف تبحّر داشته اند؛ صِرف این نبود که یک لقمه از اینجا، یک لقمه از آنجا، یک لقمه از آنجا؛ نه، ایشان در عالم پزشکی یک آدم برجسته است؛ همانطور که اشاره کردید، مهمترین شرح قانون بوعلی را او نوشته؛ در زمینه فلسفه، یک فیلسوف به معنای حقیقی کلمه؛ در زمینه ی نجوم و هیئت، یک انسان وارد و متخصّص است؛ ادیب است، شاعر است: شعر عربی، شعر فارسی؛ و شاید علوم دیگری. یعنی این نکته مورد توجّه باشد که تخصّص گرایی به معنای محدود کردن ذهن و فکر انسان، یک نکته برجسته ای نیست -که همین طور تخصّصها پشت سر هم همدیگر را میشکافند و یک تخصّص کوچکتری، دائره ی محدودتری به وجود می آید؛ به یک معنا به خاطر رسیدگی به وضع زندگی انسان در آن تخصّص خاص چیز خوبی است، امّا به یک معنا محدود کردن انسان است- چون ظرفیّت ذهن انسان خیلی وسیع است و میتواند در همه ی این امور صاحب نظر باشد. اینجور نباشد که کسی که پزشک است، مثلاً در زمینه ی علوم دینی یا در زمینه ی فلسفه، یک آدم عامی ای محسوب بشود؛ نه، چقدر خوب است که یک پزشک، در زمینه ی علوم دیگر- در زمینه ی علوم عقلی، در زمینه ی علوم دقیقه، مسائل گوناگون طبیعی- حداقّل صاحبِ اطّلاع باشد و این کار را ما بتوانیم در کشورمان پیش ببریم. البتّه این به معنای تعطیل کردن تخصّصها به هیچ وجه نیست، بلکه به معنای بهره مند کردن ذهن متخصّصین از محیط های فراتر از حدّ تخصّص آنها است. خب؛ شیراز البتّه مرکز مهمّی است، و بزرگانی در شیراز پرورش پیدا کرده اند؛ خود این هم در سرزمینهای گوناگون ما نکته ای است؛ من این را در سفر شیراز هم – همین چند سال قبل از این- گفتم. واقعاً شیراز جزو سرزمینهایی از کشور ما است که یک ظرفیّت نامحدودی دارد؛ انسان در هر بخشی نگاه میکند، می بیند منطقه فارس و شیراز- البتّه شیراز که میگوییم، منظورمان کلّ فارس است، کما اینکه قطب شیرازی هم کازرونی است- یک منطقه ی بسیار حاصلخیزی است از لحاظ تربیت استعدادهای برجسته ی انسانی؛ شاعر، ادیب، فیلسوف، عالمِ به معنای مصطلح امروزی؛ در رشته های مختلف علوم- در همه رشته ها- برجستگانی از این منطقه برخاسته اند. خب این در واقع به یک معنا شناسنامه ی این منطقه است که کسانی که در این منطقه مشغول کار تعلیم و تربیت و پرورش افکار و استعدادها هستند، به این نکته توجّه کنند که[در] اینجا یک استعداد بی پایانی از لحاظ اسلامی وجود دارد. حالا همین قطب شیرازی، ایشان علّامه ی شیرازی است، یعنی به عنوان علّامه شناخته میشود، به خاطر همین که در فنون مختلف[متخصص بوده]؛ به هر حال سعی کنید این شخصیّتهای برجسته را به عنوان الگوهایی برای نسل جوانِ امروزِ ما معرفی کنید که جوان امروز بداند که میتواند الگویش این باشد. هیچ لزومی ندارد که ما یک شخصیّت را از اعماق تاریکی های قرون وسطای اروپا بکشیم بیرون، او را به عنوان یک شخصیّت معرّفی کنیم. اینها [الگو] هستند. ثانیاً توجه کنند به این که جریان علمی در کشور ما، در دورانی که در غرب و در اروپا خبری نبوده شکوفایی هایی داشته. در قرن هفتم هجری - چون ایشان از دانشمندان قرن هفتم است، یعنی ایشان اوائل اول قرن هشتم ظاهراً از دنیا رفته، یعنی جزو علمای قرن هفتم محسوب میشود- یعنی قرن سیزده و چهارده میلادی، شما ببینید در اروپا چه خبر بوده؟ چه کسانی بودند؟ یعنی در اروپا، نور علم تابیده نشده بود؛ آن وقت اینجور شخصیّتهای برجسته ای در اینجا از قبیل خواجه نصیر و کاتبی- که یکی از اساتید او هم کاتبی است؛ کاتبی قزوینی، فیلسوف برجسته ی بزرگ- و دیگران و همچنین امثال قطب شیرازی، در آن وقت هستند. امیدواریم ان شاءالله خداوند کمک کند بهتان، بتوانید این کار را خیلی خوب از آب در بیاورید. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته * متن پیام برگرفته از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی است که در تاریخ 13/9/1391 در دیدار دست اندرکاران برگزاری کنگره بین المللی علامه حکیم قطب الدّین شیرازی بیان شده است. لطفا نظر بدهید ![]()
چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, :: 20:14 :: نويسنده : alejandro calvo
به گزارش شنیده ها به نقل از مهر، علی مطهری امروز درجمع خبرنگاران با اشاره به ماده ۷۸ آیین نامه داخلی مجلس گفت: اگر نماینده ای درنطق خود درمجلس توهین یا افترا به فرد دیگر بزند؛ آن فرد حق دارد از هیات رییسه درخواست وقت کرده و یک دفاعیه حداکثر اندازه ۲ برابر آن تنظیم کرده و اگر هیات رئیسه آن را وارد بداند در مجلس مطرح کند. وی درادامه با اشاره به نطق دیروز حمیدرسایی در خصوص مهدی هاشمی و جواب خانواده هاشمی به اظهارات رسایی گفت: این موضوع بستگی دارد به اینکه خانواده آقای هاشمی مصمم به این کار هستند یا نه اما شنیده ام که در خواست نطق داشته اند. مطهری تصریح کرد: من نطق آقای رسایی را شنیده ام و نطق ایشان خیلی سخیف بود؛ رهبری بارها تاکید کرده اند که حرمت روسای قوا و مسولین کشوری را حفظ کنید و حتی در خصوص آقای هاشمی شخصا تصریح کردند که حرمت ایشان را حفظ کنید؛ خوب این توهین با ادعای ولایت مداری این آقایان هم جور نیست.
وی گفت: آقای رسایی رفتارهایی کردند که حرمت لباس خود را حفظ نمی کنند و باید تجدید نظری در این حوزه داشته باشند.
عضو فراکسیون رهروان ولایت گفت: خیلی از نماینده ها از نطق رسایی ناراحت شدند و خیلی روشن بود که این سخنان توهین هم به شخص آقای هاشمی و هم به مهدی هاشمی بود.
وی با بیان اینکه ما بر اساس قانون اساسی حتی اجازه توهین به متهم نیز نداریم گفت: حتی ذکر اتهاماتی که ثابت نشده است جرم است و به هر حال کسانی که به آنها توهین شده است حق دارند حتی شکایت بکنند.
مطهری با بیان اینکه بر اساس قانون اساسی رییس جمهور مقام دوم کشور است اما از لحاظ کسانی که در این انقلاب نقش داشتند واقعا آقای هاشمی مقام دوم کشور و بلکه از لحاظ سابقه ای که در انقلاب دارد در ردیف رهبری است گفت: به جای استقبال از اینکه ۲ تا از فرزندان وی دستگیر شده و یکی محکومیت خود را می گذراند و یکی منتظر صدور کیفر خواست است به جای آنکه بگویند این نظام هیچ تبعیضی برای کسی قایل نیست و این را به نقطه قوت تبدیل کنند؛ آنها در عوض آن را به یک نقطه ضعف تبدیل کرده و این کارها واقعا با ادعاهای این افراد جور نیست.
لطفا نظر بدهید چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, :: 20:1 :: نويسنده : alejandro calvo
آنچنان که انتظار میرفت، آزادی مهدی هاشمی با قرار وثیقه ۱۰ میلیارد تومانی و پس از انتشار اخباری مبنی بر افزایش فشار بیسابقه به قوه قضائیه برای آزادی وی، سبب شد تا جریان رسانهای نزدیک به مهدی هاشمی و کارچاقکنهای رسانهای این خانواده، پروژه تطهیر شاهکلید فتنه ۸۸ را از امروز در رسانههای خود کلید بزنند. ![]() در حالی که مهدی هاشمی پس از سه سال زندگی مخفیانه در خارج از کشور ابتدای مهرماه گذشته به ایران بازگشت، قوه قضائیه وی را با ۱۳ عنوان اتهامی، برای تکمیل تحقیقات با قرار بازداشت موقت روانه زندان اوین کرد.
این در حالی بود که عنواین بزرگ اتهامی وی بر خلاف آنچه که انتظار میرفت، بیش از آنکه سیاسی باشد، اقتصادی بود. اما در حالی که روند تحقیقات از موارد اتهامی وی با دستگیری برخی از متهمین دیگر این پرونده وارد فاز جدید و پیچیدهای شده بود، روز گذشته و در حالی که روند تحقیقات از شاه کلید فتنه ۸۸ همچنان در جریان بود، پس از انتشار اخباری مبنی بر افزایش فشار به قوه قضائیه برای آزادی مهدی هاشمی، وی با قرار وثیقه ۱۰ میلیاردی که حاکی از بزرگی اتهامات وارده شده به وی است از زندان اوین آزاد شد.
![]() ساعاتی پس از آزادی مهدی هاشمی از زندان، علیزاده طباطبایی وکیل خانوادگی هاشمیها در مصاحبهای با آرمان روابط عمومی نزدیک به محمد هاشمی، پروژهای را کلید زد که همزمان برخی سایتهای فیلتر شده کارچاق کن آقازاده فراری نیز آنرا برای تطهیر مهدی هاشمی کلید زده بودند.
علیزاده طباطبایی در پاسخ به این سوال که آیا امکان بازگرداندن مهدی هاشمی به زندان وجود دارد؟ گفت: «امکان این مساله وجود ندارد، چون معمولا قرار را تشدید نمیکنند. وقتی با قرار وثیقه متهمی آزاد میشود دیگر دلیلی برای تشدید قرار از سوی دستگاه قضایی وجود ندارد. باید صبر کنیم تا کیفر خواست صادر و پرونده به دادگاه ارجاع داده شود تا بعد از طی مراحل قانونی حکم دادگاه تکلیف متهم را مشخص کند.»
وی حتی پا را از این هم فراتر گذاشته و از اقدام قضایی و شکایت علیه رجانیوز و رسانههایی که در زمینه پرونده مهدی هاشمی افشاگری کردهاند خبر داد و گفت: « ما در مورد خبرگزاری فارس، رجانیوز، سایت مشرق و برخی رسانههای دیگر شکایتهایی را انجام دادیم. این رسانهها از روز اول بازداشت مهدی هاشمی یک حمله گسترده علیه خانواده آقای هاشمی را شروع کردند که تنها جواب ما طرح دعوا علیه آنها در دادگاه بوده است. این روند همچنان هم ادامه دارد و اگر فشاری هم وجود دارد از جانب طرف مقابل بوده است و دستگاه قضایی باید جواب دهد که فشارها از چه طرفی وارد میشده است.»
این در حالی است که یک سایت بدنام فیلتر شده نیز پس از آزادی مهدی هاشمی با انتشار مطلبی، مدعی شد آزادی مهدی هاشمی به دلیل عدم وجود مستندات کافی از سوی بازپرسین پرونده در قبال ۱۳ مورد اتهامی او بوده است.
این سایت در همین زمینه در یک فرار به جلوی جالب نوشت: « عدم ارائه مدارک مستند به دستگاه قضایی، موجب شد ادامه بازداشت موقت مهدی هاشمی و نگهداری وی در زندان انفرادی برای بیشتر از سه ماه معقول نباشد.»
این سایت در مطلب خود برای تقلیل جایگاه شاهکلید فتنه ادامه داد:« اما واقعیت آن است که مهدی هاشمی تصویرشده توسط رسانه های برادارن، ارتباط چندانی با مهدی هاشمی واقعی ندارد، وی نه تنها مغز متفکر و نظریه پرداز و برنامه ریز جریان گسترده حوادث پس از انتخابات نیست، بلکه سطح وی در میان ده چهره نخست معترضین نیز جای ندارد.»
این مطلب در ادامه نیز تلاش کرده است اتهامات ۱۳گانه مهدی هاشمی را تنها به فعالیت کلیدی در فتنه محدود کند. البته این مطلب هیچ اشارهای به رکورد ۱۰ میلیاردی مبلغ وثیقه مهدی هاشمی و علت در نظر گرفتن این میزان از سوی قوه قضائیه نکرده و تنها مدعی عدم وجود مدارک کافی برای محکومیت مهدی هاشمی شده است.
در حالی که انتظار میرفت با آزادی مهدی هاشمی در حین مراحل تحقیقات پروژه تطهیر وی از سوی جریانات رسانهای نزدیک به این متهم بزرگ کلید بخورد، باز هم شاهد آزادی وی در روز گذشته از سوی دستگاه قضا بودهایم.
این درحالی است که دادستان کل کشور نیز در مصاحبه مطبوعاتی خود دلیل اصلی نگهداری مهدی هاشمی در بازداشت را نگرانی از محو مدارک جرم و تبانی عنوان کرده بود. حال سوال اینجاست که آیا این امکان در حال حاضر و پس از رسیدن به برخی مهرههای سفید و کلیدی در این پرونده از بین رفته است و یا موضوع فشارهای سنگین برای آزادی مهدی هاشمی که هرگز تکذیب نشد در رقم خوردن این آزادی و زمینهسازی برای موج سواری جریان رسانهای نزدیک به این متهم بزرگ نقش داشته است؟
لطفا نظر بدهید چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, :: 19:50 :: نويسنده : alejandro calvo
متن کامل سخنراني باراک اوباما در مجمع عمومي تاریخ انتشار : چهارشنبه ۵ مهر ۱۳۹۱ ساعت ۰۶:۳۹
![]() رييسجمهوري آمريكا طي سخنراني خود در شصتوهفتمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد به مسائل مختلفي از جمله كشته شدن سفير اين كشور در ليبي، وضعيت سوريه، فرآيند صلح خاور ميانه، مداخلهجويي در برنامههاي هستهاي كشورمان و انتشار فيلم موهن به ساحت پيامبر اكرم(ص) پرداخت.
به گزارش ايسنا، در متن سخنان باراك اوباما، رييسجمهوري آمريكا كه در پايگاه اينترنتي روزنامه گاردين منتشر شد، آمده است: «مايلم سخنراني خود را با صحبت دربارهي يك آمريكايي به نام كريس استيونز آغاز كنم. كريس در شهر «گرس ولي» كاليفرنيا به دنيا آمد و فرزند يك وكيل و يك موسيقيدان بود. وي براي تدريس زبان انگليسي به مراكش رفت و به مردم آفريقاي شمالي و خاورميانه احترام ميگذاشت و عشق ميورزيد. كريس به عنوان ديپلمات از مصر گرفته تا سوريه و از عربستان گرفته تا ليبي سابقهي كاري داشت. كريس فردي بود كه در خيابانهاي شهرهايي كه در آن ماموريت ديپلماتيك داشت، قدم ميزد و از غذاي محلي اين شهرها ميخورد و با مردم تا جايي كه ميتوانست به عربي صحبت ميكرد. كريس در روزهاي اوليهي آغاز انقلاب ليبي به بنغازي رفت. وي به عنوان نمايندهي آمريكا در حالي به مردم ليبي كمك كرد كه آنها در حال پشت سر گذاشتن مناقشاتي خشونتآميز بودند و به دنبال آن بودند تا آيندهاي به دست آورند كه در آن حقوق ملت ليبي مورد احترام قرار گيرد. پس از انقلاب ليبي وي به حمايت از تولد دموكراسي نوپا در اين كشور پرداخت و اين در حالي بود كه ليبياييها مشغول برگزاري انتخابات، ايجاد ساختارها و قوانين جديد و پشت سر گذاشتن چندين دهه ديكتاتوري بودند. كريس استيونز به كارش علاقهمند بود و به كشوري كه براي آن خدمت ميكرد، غرور ميورزيد. دو هفته پيش، وي به بنغازي رفت تا برنامههاي مربوط به ايجاد يك مركز فرهنگي و ارتقاي تجهيزات يك بيمارستان را مورد بازبيني قرار دهد. در همين حال، كنسولگري آمريكا در بنغازي مورد هدف قرار گرفت و كريس به همراه سه تن از همكارانش در شهري كشته شد كه براي كمك به آنجا رفته بود. او ۵۲ سال داشت. من اين ماجرا را براي شما نقل ميكنم زيرا كريس استيونز نمونهاي از يك آمريكايي است. وي مانند بقيه ديپلماتهاي آمريكايي به دنبال ايجاد رابطه ميان فرهنگها بود و تلاش زيادي براي ارتقاي سطح همكاريهاي بينالمللي به عمل آورده بود. او همواره در كار خود فروتني پيشه ميكرد و به اين اصل اعتقاد داشت كه افراد بايد در تعيين سرنوشت خود آزادي داشته باشند و با عدالت، شرف و آزادي عمل زندگي كنند. حمله به غيرنظاميان ما در بنغازي حمله به آمريكا بود. ما از همكاري و كمكي كه از دولت و ملت ليبي دريافت كرديم، بسيار سپاسگزار هستيم. جاي هيچ ترديدي وجود ندارد كه ما به دنبال دستگيري عوامل حمله به كنسولگري آمريكا در بنغازي و محاكمهي اين افراد هستيم. همچنين قصد دارم از رهبران ساير كشورها در منطقه از جمله مصر، تونس و يمن تشكر كنم زيرا آنها اقدامهاي بسياري را براي تامين امنيت مواضع ديپلماتيك ما به عمل آورده و خواهان برقراري آرامش بودهاند و به همين ترتيب ميخواهم از مقامها و سران مذهبي در بسياري از كشورهاي جهان نيز تشكر كنم. با اين همه، حملات هفتههاي گذشته تنها حمله به آمريكا نيست. اين حملات در واقع يورش به همان ايدهآلهايي است كه سازمان ملل متحد بر آن بنا شده است. اين حملات يورش به اين طرز فكر است كه مردم ميتوانند اختلافهايشان را به گونهاي مسالمتآميز حل و فصل كنند، ديپلماسي ميتواند جايگزين جنگ شود و همه بايد به گونهاي رفتار كنند كه امنيت شهروندان تامين شود. ما دربارهي توجه به اين ايدهآلها جدي هستيم اما اين مساله كافي نيست. در واقع مستقر كردن نيروهاي حفاظتي بيشتر در مقابل يك سفارت يا انتشار بيانيهي تاسفآميز و يا منتظر ماندن براي اين كه خشونتها پايان يابد، اقدامي درخور توجه و كافي به شمار نميآيد. اگر ما دربارهي ايدهآلها و تحقق آنها جدي باشيم، لازم است دربارهي دلايل اصليتر و عميقتر اين بحران با صداقت صحبت كنيم. امروز ما بايد اين موضوع را در نظر داشته باشيم كه آيندهي ما توسط افرادي همچون كريس استيونز مشخص ميشود، نه قاتلان او. امروز ما بايد اين موضوع را مطرح كنيم كه اين خشونت در ميان اعضاي سازمان ملل متحد جايگاهي ندارد. كمتر از دو سال پيش، يك تونسي خود را در اعتراض به فساد سركوبگرايانه در كشورش آتش زد و اين اقدام وي سرمنشأ بهار عربي شد. از آن زمان به بعد جهان شاهد تحولات بسياري بوده و آمريكا از اهرمهاي تغيير حمايت كرده است. ما تحت تاثير اعتراضهاي تونسيها كه به سركوب شدن يك ديكتاتور منجر شد قرار گرفتيم؛ زيرا اعتقادات ما با آرمانهاي مردان و زناني كه (در تونس) به خيابانها آمدند، تطابق داشت. ما بر اعمال تغيير در مصر تاكيد ورزيديم زيرا حمايت ما از دموكراسي باعث ميشد تا بتوانيم از مردم جانبداري كنيم. ما از انتقال قدرت و اختيارات در يمن حمايت كرديم زيرا منافع مردم با توجه به فساد حاكم در دولت تامين نميشد. ما در قالب ائتلافي گسترده در ليبي وارد مداخله شديم و اين مداخله مطابق با قطعنامهي شوراي امنيت سازمان ملل متحد بود. علت اين مداخله اين بود كه ما توانايي اين را داشتيم كه از كشتار بيگناهان جلوگيري كنيم و باورمان بر اين بود كه آرمانهاي مردم قدرتمندتر از حكومتي خودكامه است. در اينجا بار ديگر اعلام ميكنيم كه حكومت بشار اسد، رييسجمهوري سوريه بايد به پايان برسد تا بدين ترتيب از آسيب ديدن مردم سوريه جلوگيري و فصلي جديد در اين كشور از سر گرفته شود. ما اين مواضع را اتخاذ كردهايم چون اعتقاد داريم آزادي و حق تعيين سرنوشت به يك فرهنگ خاص محدود نميشود. اينها صرفا ارزشهاي غربي يا آمريكايي نيست بلكه ارزشهاي جهاني به شمار ميرود. بهرغم چالشهاي بسياري كه در مسير حركت به سوي دموكراسي وجود دارد، اعتقاد دارم دولتهايي كه از ميان مردم، براي مردم و به وسيلهي مردم روي كار ميآيند از ثبات، آباداني و موفقيت بيشتري براي تحقق صلح در جهان ما برخوردار خواهند بود. بنابراين بياييد به خاطر داشته باشيم كه اكنون فصل تحول و پيشرفت است. براي نخستين بار در چند دههي گذشته مصريها، تونسيها و ليبياييها در انتخابات آزاد و عادلانه پاي صندوقهاي راي رفتند و رهبران خود را انتخاب كردند. اين روح دموكراتيك تنها به جهان عرب محدود نشده است. در سال گذشته ما شاهد انتقال مسالمتآميز قدرت در مالاوي و سنگال بوديم و رييسجمهوري جديدي در سومالي انتخاب شد. در ميانمار رييسجمهوري اين كشور دستور آزادي زندانيان سياسي را صادر و فصلي جديد را در جامعهي بستهي اين كشور رقم زد. فردي كه پيشتر در حبس خانگي به سر ميبرد(آنگ سان سوچي)، اكنون به عنوان عضوي از پارلمان در ميانمار مشغول به كار است و مردم اين كشور به دنبال آن هستند تا اصلاحات بيشتري اعمال شود. در سراسر دنيا صداي مردم شنيده ميشود؛ مردمي كه بر تحقق شرف و حقوقشان براي تعيين آينده و سرنوشت تاكيد دارند. با اين همه، ناآراميهاي هفتههاي گذشته اين موضوع را براي ما يادآوري ميكند كه مسير حركت به سوي دموكراسي در مرحلهي انداختن راي به داخل صندوق تمام نميشود. زماني نلسون ماندلا گفت آزاد بودن تنها راي دادن نيست بلكه زندگي كردن به گونهاي است كه به آزاديهاي ديگران احترام گذاشته شود. دموكراسي واقعي مستلزم آن است كه شهروندان به خاطر اعتقاداتشان به زندان نروند و فعاليتهاي جامعه بدون پرداخت رشوه ادامه يابد. دموكراسي واقعي به آزادي شهروندان براي ابراز عقايدشان و حق تجمع بدون هيچ واهمهاي بستگي دارد. دموكراسي واقعي به حكمراني قانون و اعمال فرآيندي وابسته است كه در آن تحقق حقوق تمامي مردم تضمين شود. به بيان ديگر، دموكراسي واقعي -آزادي واقعي- دشوار است. افرادي كه در راس قدرت حضور دارند بايد در مقابل تمايل به سركوب افراد مقاومت كنند. افزون بر اين، همواره افرادي وجود دارند كه با پيشرفت بشري مقابله ميكنند؛ ديكتاتورهايي كه قدرت را از آن خود ميدانند و به دنبال منافع خود هستند و افراطگراياني كه به شعلهور شدن آتش نفرت و تفرقه كمك ميكنند. از ايرلند شمالي گرفته تا آسياي جنوبي، از آفريقا گرفته تا آمريكا و از بالكان گرفته تا اقيانوسيه ما شاهد بروز برخي مناقشات در نظامهاي سياسي بودهايم. اين مناقشات با توجه به وجود باورها، اعتقادات و قبايل مختلف در دنيا روي ميدهد. در هر كشوري افرادي وجود دارند كه اعتقادات تهديدآميزي براي جامعه دارند. در هر فرهنگي لازم است افرادي كه به آزادي خودشان علاقهي بسياري دارند اين سوال را از خود بپرسند كه تا چه اندازه حاضرند آزادي ديگران را تحمل كنند. اين مسالهاي است كه در دو هفتهي گذشته با توجه به انتشار فيلمي توهينآميز به مقدسات مسلمانان بايد توجه زيادي به آن مبذول شود. من اين مساله را به وضوح مطرح كردهام كه دولت آمريكا هيچ ارتباطي با اين فيلم ندارد و اعتقاد من بر اين است كه پيام اين فيلم بايد از طرف تمامي افرادي كه به انسانيت احترام ميگذارند، رد شود. انتشار اين فيلم نه تنها توهيني به مسلمانان بلكه توهيني به آمريكا به شمار ميآيد. ما كشوري هستيم كه از هر قشر و ديني حمايت ميكنيم. ما نه تنها به آزادي اديان احترام ميگذاريم بلكه قوانيني داريم كه بر اساس آن نبايد به افراد به خاطر ظاهر و يا اعتقاداتشان آسيب زده شود. ما متوجه اين مساله هستيم كه چرا انتشار اين فيلم باعث ابراز خشونت بسياري از مسلمانان شده است و در عين حال ميليونها تن از شهروندان آمريكايي نيز از انتشار اين فيلم خشمگين شدند. من ميدانم افرادي هستند كه ميپرسند چرا آمريكا جلوي پخش اين فيلم را نميگيرد. پاسخ در قوانين ما نهفته است: قانون اساسي ما از حق استفاده از آزادي بيان حمايت ميكند. اينجا در آمريكا نشريههاي بسياري مطالب توهينآميز منتشر ميكنند. بسياري از آمريكاييها همچون من مسيحي هستند اما ما مطالبي را كه در آن به اعتقاداتمان توهين ميشود، سانسور نميكنيم. علاوه بر آن، من به عنوان رييسجمهوري آمريكا و فرمانده ارتش اين كشور شاهد اين هستم كه افراد بسياري هر روزه چيزهاي توهينآميز به من ميگويند و من هميشه به حق آنها احترام ميگذارم. آمريكاييها براي حفظ حقوق مردم جهت ابراز عقايدشان - حتي عقايدي كه ما با آن مخالف هستيم - در سراسر جهان جنگيده و كشته شدهاند. اين اقدام ما نه به اين خاطر است كه از اقدامهاي موهن حمايت ميكنيم بلكه به اين خاطر است كه بنيانگذاران (كشور) ما متوجه اين مساله شدند كه بدون چنين حمايتهايي، حق آزادي بيان افراد ممكن است مورد تهديد قرار گيرد. ما بدين ترتيب عمل ميكنيم زيرا در يك جامعه تلاش براي محدود كردن حق آزادي بيان افراد ميتواند به ابزاري براي ساكت كردن منتقدان يا سركوب كردن اقليتها تبديل شود. ما بدين ترتيب عمل ميكنيم زيرا با توجه به اختلافات مذهبي بايد در نظر داشت كه قويترين سلاح مقابله با سخنان نفرتانگيز، سركوب نيست بلكه مقابله به مثل از طريق كلامي است. من ميدانم تمامي كشورهايي كه در سازمان ملل متحد عضو هستند اين رويكرد را نسبت به حق آزادي بيان ندارند. با اين همه در سال ۲۰۱۲ كه هركسي ميتواند با يك تلفن همراه ديدگاههاي توهينآميز را با يك كليك منتشر كند اين عقيده كه ميتوان اطلاعات را كنترل كرد كاملا ناممكن است. سوال اين است كه ما چگونه بايد واكنش نشان دهيم. دربارهي اين مساله بايد يك چيز مورد توافق قرار گيرد: هيچ سخني نميتواند توجيهكننده اقدام خشونتآميز و بدون فكر باشد. هيچ كلمهاي وجود ندارد كه كشته شدن افراد بيگناه را توجيه كند. هيچ فيلمي نميتواند توجيهكننده حمله به يك سفارت باشد. هيچ اظهاراتي نميتواند بهانهاي براي سوزاندن يك رستوران در لبنان يا تخريب يك مدرسه در تونس يا كشتن افراد در پاكستان باشد. به طور گستردهتر رويدادهاي دو هفتهي گذشته نشاندهنده نياز به توجه به تنشها ميان غرب و جهان عرب است. ما از كشورهاي ديگر انتظار نداريم كه سر هر موضوعي با ما موافق باشند. ما بر اين باوريم كه خشونتهاي هفتههاي گذشته و اظهارنظرهاي برخي افراد نشاندهندهي موضع عقيدهي اكثريت مسلمانان نيست و به همين ترتيب عقايد مطرح شده در فيلم اهانتآميز به مقدسات مسلمانان، نشاندهنده موضع آمريكا نبوده است. با اين همه من به طور قطع بر اين باورم كه همهي رهبران و همهي كشورها بايد قويا با خشونت و افراطيگري مخالفت كنند. زمان آن فرا رسيده كه افرادي كه نسبت به آمريكا و غرب خشونت به كار ميبرند، به حاشيه رانده شوند. سياستي كه شرق را از غرب، شمال را از جنوب، مسلمان را از مسيحي و هندو را از يهودي جدا كند نميتواند باعث تحقق آزادي شود. اين نوع سياست، تنها نوعي اميد واهي براي جوانان ميآفريند. سوزاندن پرچم آمريكا هيچ نفعي براي آموزش و پرورش يك كودك ندارد. سوزاندن يك رستوران، يك شكم گرسنه را سير نخواهد كرد. حمله به يك سفارت باعث ايجاد يك موقعيت شغلي نخواهد شد. اين نوع سياست، تنها دستيابي به چيزي را كه همهي ما دنبال آن هستيم، دشوارتر ميكند. چيزي كه ما در پي آنيم، حفاظت از حقوق بشر و توسعهي دموكراسي و آموزش و پرورش كودكان و نيز ايجاد فرصتهاي شايسته است. بايد متوجه اين باشيم كه آمريكا هرگز در جهان عزلت نخواهد گزيد. ما افرادي را كه به شهروندانمان و دوستمان آسيب ميزنند پاي ميز محاكمه خواهيم كشاند. ما در كنار همپيمانان خود خواهيم بود و مايليم با كشورهاي ديگر روابط بهتري داشته باشيم و همكاريهاي خود را در زمينههاي تجاري، علمي، فناوري و انرژي توسعه بخشيم و اين اقدامها ميتواند راهي را براي برونرفت از بحران اقتصادي و به ثبات رساندن تغييرات دموكراتيك ايجاد كند. با اين همه چنين تلاشهايي وابسته به وجود نوعي روحيهي مشترك و احترام متقابل است. هيچ دولت، شركت، مدرسه يا سازمان غيردولتي نميتواند با كشوري همكاري كند كه مردم آن شاهد ثبات نيستند. براي موثر بودن يك همكاري، شهروندان ما بايد احساس امنيت داشته باشند و تلاشهاي ما بايد مورد استقبال قرار گيرد. سياستي كه برپايه خشم و ايجاد جدايي در دنيا باشد باعث كاهش همكاريهاي بينالمللي ميشود. به خاطر داشته باشيد كه مسلمانان در مقابل افراطيگري بيشترين آسيب را ديدهاند. همان روزي كه غيرنظاميان ما در بنغازي كشته شدند، يك افسر پليس تركيه در استانبول تنها چند روز پس از مراسم ازدواجش كشته شد، بيش از ده يمني در يك بمبگذاري در صنعا جان باختند و چندين كودك افغان زخمي شدند. زمان آن فرا رسيده كه خشونت و سياست پشت سر آن رها شود. در مسائل مختلف ما با يك انتخاب ميان آينده و گذشته مواجه هستيم و نميتوان در اين انتخاب اشتباه كرد. بايد دم را غنيمت شمرد. آمريكا آماده است تا با همه افرادي كه به دنبال داشتن آيندهاي بهتر هستند، همكاري كند. آينده به افرادي كه مسيحيان قبطي را در مصر مورد هدف قرار دادند، متعلق نيست بلكه ازآن افرادي است كه در ميدان التحرير مصر شعار «مسلمانان و مسيحيان يكي هستند» سر دادند. آينده متعلق به افرادي كه زنان را مورد آزار و اذيت قرار ميدهند متعلق نيست بلكه بايد توسط دختراني كه به مدرسه ميروند، شكل گيرد. آينده نبايد به افرادي كه منابع يك كشور را به غارت ميبرند، متعلق باشد بلكه بايد ازآن دانشجويان، كارگران، صاحبان مشاغل و افرادي باشد كه به دنبال آباداني براي همه مردم هستند. آينده به افرادي كه به پيامبر اسلام (ص) توهين كردند، متعلق نيست. با اين همه، افرادي كه اين توهين را محكوم كردند، بايد همچنين توهين به ساحت حضرت عيسي (ع)، تخريب كليساها و انكار هلوكاست را محكوم كنند. بياييد حملاتي را كه به مسلمانان و زائران شيعه انجام ميشود، محكوم كنيم. زمان آن فرا رسيده كه به سخنان گاندي توجه كنيم: ناشكيبايي و بيصبري به نوع خود خشونت و مانع رشد روح دموكراسي واقعي است. ما بايد دركنار يكديگر در راستاي دستيابي به جهاني همكاري كنيم كه در آن تفاوتها باعث ايجاد تحكيم در روابط شود. اين منظري است كه آمريكا از آن حمايت ميكند. ميان اسراييليها و فلسطينيها آينده نبايد به افرادي كه از صلح حمايت نميكنند، تعلق پذيرد. بياييد افرادي را كه به دنبال افزايش مناقشات در فرآيند صلح هستند، مورد توجه قرار ندهيم. مسير پيش روي فرآيند صلح خاورميانه دشوار است اما هدف آن مشخص است. با توجه به چنين رويكردي در قبال صلح لازم است توافقهايي در اين زمينه ميان طرفين صورت پذيرد و آمريكا از تمامي جناحهايي كه در اين مسير حركت ميكنند، حمايت ميكند. در سوريه آينده نبايد متعلق به فردي باشد كه مردم را ميكشد. اگر دليلي براي اعتراض در جهان وجود داشته باشد، آن دليل آزار كودكان و حملات موشكي به آپارتمانها است. ما بايد با يكديگر همكاري داشته باشيم تا اطمينان حاصل شود كه خواستههاي شهروندان سوري محقق ميشود. ما در كنار يكديگر از افرادي كه در سوريه به دنبال اتحاد هستند، حمايت ميكنيم. اين افراد به دنبال كشوري هستند كه در آن تمامي مردم در مورد نحوه اداره كشور اظهار نظر كنند. اين چيزي است كه مورد حمايت آمريكا است و نتيجه همكاريهاي ما خواهد بود. در حقيقت آمريكا با تحريمها و اعمال فشار به دنبال اين هدف است. باور ما بر اين است كه در سوريه افرادي كه به دنبال اين اهداف هستند، مشروعيت لازم را براي حكومت دارند. درباره ايران بايد گفت كه تهران در استفاده از موقعيت براي نشان دادن صلحآميز بودن برنامههاي هستهيياش بازمانده است و نتوانسته به تعهدات خود به سازمان ملل متحد جامه عمل بپوشاند. بگذاريد به وضوح بگويم آمريكا ميخواهد اين مساله را از طريق ديپلماسي حل كند و اعتقاد ما بر اين است كه هنوز زمان و فضاي لازم براي اين كار وجود دارد اما اين زمان نامحدود نيست. ما به حقوق كشورها براي دستيابي به انرژي هستهاي صلحآميز احترام ميگذاريم اما يكي از اهداف سازمان ملل متحد اين است كه از صلح آميز بودن فعاليتهاي هستهيي اطمينان حاصل شود. اشتباه نكنيد: ايراني كه داراي تسليحات هستهاي باشد، چالشي قابل كنترل نيست و تهديدهايي از جمله از ميان بردن اسراييل، ايجاد بيثباتي در وضعيت اقتصاد جهاني و ايجاد ناامني در منطقه خليج فارس را به دنبال خواهد داشت. وجود تسليحات هستهاي در ايران ميتواند به نوعي در منطقه ايجاد رقابت كند و باعث زيرپا گذاشتن قراردادهاي بينالمللي شود. به همين دليل، برخي كشورها دولت ايران را مسئول ميدانند و آمريكا تلاش ميكند تا از دسترسي ايران به سلاحهاي هستهاي جلوگيري شود. ما با توجه به تجربهاي دردناك ميدانيم كه مسير امنيت و آباداني خارج از محدوديتهاي قوانين بينالمللي و احترام به حقوق بشر نيست. به همين دليل است كه سازمان ملل متحد با هدف جلوگيري از خودكامگي به وجود آمد. تاريخ نشان مي دهد صلح و پيشرفت سراغ افرادي ميرود كه انتخابهاي درست دارند. در اقصي نقاط دنيا كشورها اين مسير دشوار را پشت سر گذاشتهاند. اروپا كه در قرن ۲۰ صحنه درگيريهاي خونين بود اكنون متحد و آزاد بوده و در صلح و ثبات به سر ميبرد. به دليل پيشرفتهايي كه در دوره تقريبا چهارساله رياستجمهوري خود شاهد بودم، درباره آينده جهان اميدوار هستم. جنگ در عراق پايان يافته و نيروهاي ما به كشور باز گشتهاند. ما فرايند خروج نيروها را در افغانستان آغاز كردهايم و آمريكا و همپيمانانش در سال ۲۰۱۴ طبق برنامه به جنگ افغانستان خاتمه خواهند داد. القاعده تضعيف شده و اسامه بن لادن ديگر زنده نيست. با توجه به چالشهاي اقتصادي كنوني كشورهاي مختلف در كنار يكديگر به همكاري ميپردازند تا صلح و آباداني گسترش يابد. در نشست گروه ۲۰ ما به توافق رسيديم تا جهان را به سوي مسيري براي بهبود اوضاع هدايت كنيم. آمريكا همواره به دنبال حمايت از آرمانهاي مردم در سراسر جهان بوده است. اين يكي از اهداف اوليه ما به شمار ميرود و تاريخ نيز همين مساله را نشان داده است.» 29 آذر 1391برچسب:, :: 19:47 :: نويسنده : alejandro calvo
![]() پایگاه اطلاعرسانی ناسا در واکنش به شایعات مطرح شده مبنی بر به پایان رسیدن دنیا در روز 21 دسامبر (اول دی ماه)، به سوالات مربوط به این شایعه پاسخ داده است.
29 آذر 1391برچسب:, :: 19:47 :: نويسنده : alejandro calvo
![]() دانشمندان ناسا سطح آمادگی خود را برای ورود به دوره بیشترین فعالیتهای
خورشید ظرف ۱۴ ماه آینده افزایش داده اند، چرا که این دوره می تواند
تأثیرات فاجعه باری روی شبکه های برق جهانی و سیستمهای ارتباطی بگذارد. 29 آذر 1391برچسب:, :: 19:47 :: نويسنده : alejandro calvo
در کرانه عظیم گیتی زمین کجا واقع شده و چشم انسان تا کجای دنیا را میتواند کشف کند؟ 29 آذر 1391برچسب:, :: 19:47 :: نويسنده : alejandro calvo
انبار غله روز رستاخیز:
اگر ما پیش گویی های موجود درباره رخ دادن اتفاقی در سال 2012 را بپذیریم با یک سوال عمده روبرو خواهیم بود : در روز 22 دسامبر 2012 یعنی یک روز پس از این اتفاق چه روی خواهد داد؟ آیا کسی زنده خواهد ماند ، تا چه رسد به باز سازی؟ 21 دسامبر 2012 روزی که طبق پیش گویی فرهنگهای مختلف از هزاران سال قبل پایان همه چیز خواهد بود.روزی که جهان به ویرانه ای سوزان تبدیل می شود و در فاجعه نهایی از بین می رود. برخی بر این باورند که طوفانهای خورشیدی سیاره ما را نابود خواهد کرد ، برق قطع خواهد شد و حتی یک عصر جدید یخی آغاز خواهد گردید. اگر این فرضیه را بپذیریم که شکل کنونی زندگی بر روی زمین به پایان خواهد رسید در سال 2013 چه در انتظار ما خواهد بود؟ اگر جهان در انتظار فاجعه ای در سال 2012 باشد در این صورت جان سالم به در بردن از این فاجعه بسیار مشکل به نظر می رسد. آتشفشانها فوران خواهند کرد ، خاکستر آنها زمین را احاطه می کند و حداقل سی تا چهل سال در آسمان باقی خواهد ماند ، در نتیجه نور خورشید تقریبا از بین خواهد رفت و اینگونه به نظر می رسد که اوضاع در عصر حجر بسیار بهتر از این زمان بوده است چون در عصر حجر حداقل نور خورشید وجود داشته است. در این صورت غذا ، آفتاب ، برق و هیچ امکاناتی وجود نخواهد داشت ، هیچ چیز. عواقب یک فاجعه جهانی این است که درصد بسیار کمی از جمعیت باقی می مانند و باید به زحمت منابع کمی را که باقی مانده است بدست بیاورند، باز ماندگان باید بتوانند غذا ، اسلحه و ملزومات مورد نیاز را ذخیره کنند تا بتوانند به زندگی ادامه دهند و جهان را باز سازی کنند. پژوپشگران می گویند پس از این فاجعه امن ترین مکان برای سکونت مجدد منطقه ای است که دور از شهر ها قرار دارد ، مناطقی دور از سواحل ، دور از نیروگاه های هسته ای و در ارتفاعات دست کم 1800 متری. دانشمندان چند مکان را پیدا کرده اند که از نظر آنها ممکن است در آن زمان کمتر آسیب ببینند که عبارت اند از: مالاوی ، مراکش ، اتیوپی ، ماداگاسکار و مکانهای دور از آتشفشانها. اما چرا باید آنقدر از سطح دریا بالا بود؟ آلودگی ناشی از امواج منابع و مناطق پر جمعیت را نابود می کند ، چاه های نفت ، انبار های سوخت ، تانکها و کارخانه های شیمیایی همه را آب می گیرد، آب شور و سمی زمینهای کشاورزی را نابود می سازد و به همین دلیل برای زندگی و کشاورزی به مناطق مرتفع و دور از مناطق سیل زده نیاز داریم. تنها امید ما در روز پایانی پناهگاهی است که در گوشه ای از جهان ساخته شده است و ممکن است یک مورد از نیازهای ما را برآورده سازد. کسانی که فکر می کنند ذخیره ملزومات و انتخاب محل مناسب برای بقای انسان کافی نیست اکنون به یک مدل جدید چشم دوخته اند. در 480 کیلومتری شمال نروژ در عمق یکصد و سی متری یک کوه منجمد پناه گاهی منحصر به فرد احداث شده است. یکی از کارهایی که برای مقابله با فاجعه سال 2012 انجام می شود ساخت انبار غله روز رستاخیز است. این انبار غیر قابل نفوذ بوده و نسبت به همه چیز از فوران آتشفشانی گرفته تا انفجار هسته ای مقاومت دارد. در این انبار متخصصین ژنتیک ، پژوهشگران و دانشمندان ، بهترین غلات ممکن را ذخیره می کنند تا اگر روزی اتفاقی بیافتد باز ماندگان بتوانند دوباره این گیاهان را بکارند و یک جامعه کشاورزی جدید تشکیل دهند. در سال 2008 عملیات ساخت انبار جهانی غله آغاز شد. این انبار که یک بیمه 9 میلیون دلاری در مقابل نابودی گیاهان کره زمین بر اثر فجایع به شمار می رود گنجایش چهار میلیون و پاصد هزار نمونه مختلف بذر یا مجموعا دو میلیارد دانه را دارد . این دانه ها از سراسر جهان جمع آوری شده اند و تقریبا تمامی انواع محصولات مهم جهان را شامل می شوند . در اصل این انبار غله به نوعی یک کشتی نوح کوچک محسوب می شود.
کارگران در حال احداث انبار
نمایی شماتیک از انبار روز رستاخیز
انبار غله روز رستاخیز
متولیان این پروژه می گویند اگر باز ماندگان فاجعه احتمالی بتوانند خود را به این انبار برسانند، این دانه ها و کاشت آنها بقای آنها را تضمین خواهد کرد. اما همه متقاعد نشده اند که این انبار بتواند در مقابل فاجعه 2012 مقاومت کند. دانشمندان معتقدند در روز فاجعه 2012 ارتفاع امواج به دو کیلومتر خواهد رسید و چنین موجی همه چیز را نابود خواهد کرد. هیچ چیزی باقی نخواهد ماند و در این صورت این انبار برای بوجود آوردن یک تمدن جدید به ما کمک نمی کند. برخی ازاین منتقدین معتقدند که ساخت این انبار فقط پول هدر دادن است. با نزدیک شدن به پایان سال 2012 بسیاری بر این باورند که تمرکز بر روی این تاریخ تنها زایده ی سوء تفسیر و هیجان بی مورد است. اما برخی دیگر معتقدند پیش گویی های باستان در رویدادهای امروزه آشکار شده اند و نشانه های مشهودی از یک اتفاق قریب الوقوع دارند .از نظر آنان یک پیش گویی واحد توسط فرهنگ های مختلف که کیلومتر ها و قرن ها از هم فاصله دارند تصادفی نیست. زمان به سرعت پیش می رود و ما در انتظار بیست و یکم دسامبر 2012 هستیم. ما بر این باوریم که آن روز نیز سپیده دم را خواهد دید همچنان که میلیونها روز پیش از آن را دیده بود ، اما هیچ کس نمی داند که صبح روز بیست و یکم دسامبر چگونه خواهد بود.
29 آذر 1391برچسب:, :: 19:47 :: نويسنده : alejandro calvo
به گزارش جهان به نقل از
العالم، "عبدالواحد الحطاب" مدیر روابط عمومی ریاست مسجد النبی تأکید کرد:
همه مسائل مطرح شده چیزی جز مونتاژ تصاویر نیست.
این درحالی است که روزنامه سعودی "عکاظ" به نقل از "سعد العوفی" مدیر مرکز تلویزیون مدینه اعلام کرد: در این واقعه نور بر یکی از افراد منعکس شده؛ و دوربین ها این ماجرا را هنگام نماز جمعه در مسجد النبی ثبت کردند. "شیخ دکتر غازی المطیری" استاد هیأت امربه معروف و نهی از منکر در دانشگاه اسلامی مدینه نیز دراینباره گفت: نباید با عجله و شتابزدگی، درباره این رویداد تصویری اظهار نظر کرد. المطیری افزود: نخست اینکه افراد متخصص باید درباره این نور اظهار نظر کنند؛ و دوم اینکه قبل از توصیف موضوعی درخصوص عالم غیب باید تحقیق کرد. روزنامه عکاظ تأکید کرد: با آغاز خطبه جمعه شیخ عبد المحسن القاسم در ساعت 14 و 30 دقیقه ظهر، این رویداد باعث ترس برخی از حاضران شد، برخی از افراد نیز تصور کردند که آن فرد موجودی غیر از انسان است. 29 آذر 1391برچسب:, :: 19:47 :: نويسنده : alejandro calvo
باورمندان به پایان جهان در 21 دسامبر 2012 که از تقویم قوم مایا (یکی از
اقوام بومی آمریکای لاتین ) گرفته شده است ، در دو روستا در ترکیه و فرانسه
تجمع می کنند. به گزارش عصر ایران باورمندان به حادثه بزرگ در 21 دسامبر(9 روز دیگر) معتقدند که یک روستا در ازمیر ترکیه و یک روستا در جنوب فرانسه آسیب کمتری از حادثه بزرگ روز 21 دسامبر خواهند دید. روستای " شیرینجه " در ازمیر ترکیه و دهکده " بوگاراش" در جنوب فرانسه از نظر باورمندان به پایان جهان امن ترین مکان ها هستند از این رو تقاضای مسافرت های هوایی به منظور اسکان در دهکده جنوب فرانسه 41 درصد و تقاضا برای سفر به ازمیر 30 درصد افزایش داشته است. نکته جالب این است که اکثر کسانی که به مقصد ازمیر یا بوگاراش فرانسه درخواست تهیه بلیت هواپیما کرده اند دنبال تهیه بلیت هایی یک طرفه (رفت)هستند نه بلیت های رفت و برگشت. بسیاری از آژانس های هواپیمایی اروپایی اعلام کرده اند که بسیاری از درخواست بلیت برای سفرهای هوایی شب سال نو و تعطیلات کریسمس برای روز 22 دسامبر و بعد از آن رزرو شده است . گفته می شود یکی از دلایل این مساله ، شایعه پایان جهان در 21 دسامبر است و به نظر می رسد عده ای از مردم منتظرند ببینند در این روز چه اتفاقی خواهد افتاد! برخی دیگر بر عکس معتقدند دلیل این مساله پرشماری افرادی است که باوری به این شایعات ندارند. برخی آژانس های هوایی اروپا اعلام کرده اند روز 22 دسامبر یکی از پر ترافیک ترین روزهای سفرهای هوایی به مناسبت کریسمس و تعطیلات سال نو خواهد بود.
29 آذر 1391برچسب:, :: 19:47 :: نويسنده : alejandro calvo
به گزارش ایرنا، تصاویر اصابت این سنگ آسمانی به سواحل این شهر کوچک بندری ترکیه، توسط دوربین های امنیتی منطقه ضبط شده است. ![]() شبکه خبر تلویزیون دولتی ترکیه در گزارشی عنوان کرد که صدای اصابت این سنگ
آسمانی به آب که در اولین ساعات بامداد امروز اتفاق افتاد، موجب هراس و
نگرانی شهروندان نزدیک محل برخورد شد. بر اساس این گزارش، این رویداد آسیب جانی در برنداشت. این شبکه خبری فیلم ویدئویی لحظه اصابت سنگ آسمانی به سواحل شهر پنجشنبه را در تارنمای رسمی خود منتشر کرده است.
29 آذر 1391برچسب:, :: 19:47 :: نويسنده : alejandro calvo
29 آذر 1391برچسب:, :: 19:47 :: نويسنده : alejandro calvo
![]() "اتان برن" کودک چهار سالهای به نوعی بیماری نادر مبتلا بود که موجب میشد هر کاری که با یک دستش انجام میدهد، توسط دست دیگرش به شکل آینهای تکرار شود . به گزارش خبرگزاری مهر، وقتی او شیئی را با یک دست بلند میکرد دست دیگرش نیز دقیقا همین کار را تکرار میکرد. اتان میتوانست با در دست داشتن دو خودکار در دست راست و چپش به طور همزمان مطلب بنویسد. پزشکان با استفاده از اسکن MRI دریافتند یک تومور سرطانی در حال رشد در پشت چشم چپ این کودک قرار دارد. از این رو آنها توانستند با درمان این تومورها در پشت چشم او زندگیاش را نجات دهند. مادر این کودک میگوید پزشکان توانستند همه این تومورها را با موفقیت درمان کنند. وی افزود: او بسیار خوش شانس بود که با دست آینهای به دنیا آمد چرا که همین مساله موجب شد بیماری او قبل از آنکه دیر شود تشخیص داده و درمان شد. وقتی اتان چهار ماهه بود مادرش متوجه شد او به نوعی بیماری مبتلا است اما نوع بیماریش وقتی دو ساله شد تشخیص داده شد. به گفته مادرش، اتان وقتی در سن یک سالگی غذا خوردن را آغاز کرد نمیتوانست این کار را به درستی انجام دهد. وقتی او ظرف غذا را در یک دست میگرفت و قاشق را در دست دیگر، هنگام قرار دادن قاشق در دهانش همزمان ظرف غذا را نیز به دهان میبرد و از این رو غذا را بر روی خودش میریخت. اتان به نوعی سرطان چشم کودکی موسوم به رتینوبلاستوما مبتلا بود. پزشکان او را تحت شیمی درمانی، لیزر درمانی، کروتراپی- سردسازی تومور- و پرتودرمانی قرار دادند و توانستند این سر طان را در او درمان کنند. اتان دید چشم چپ خود را از دست داده است اما هنوز می تواند دوچرخه سواری کند، تنیس و کریکت بازی کند. 29 آذر 1391برچسب:, :: 19:47 :: نويسنده : alejandro calvo
(بسم الله الرحمن الرحیم) جهان عصر ظهور، در فضای حکومت صد در صد دینی سیر میکند و در پرتو چنین حکومت دینی و قرآنی، همه خواستههای سیاسی، امنیتی، اقتصادی و… جامعه بر محور عدالت دینی تامین میشود. معارف عمیق مهدویت ضامن سلامت و سعادت جامعه و فرد فرد انسانهاست، اعتقاد به بشارتهای پیامبران گذشته و ائمه دین(ع) افراد با انگیزه و پرتوانی را در جامعه میتواند پرورش دهد، باور به حضور امامی ناظر بر اعمال، از جنبه فردی موجب پاک نگاه داشتن روح و پیراستن اعمال از زشتیهاست و از جنبه اجتماعی باعث همدلی مؤمنان و ایستادگی در برابر ظالمان میشود، کارکرد وسیع و عمیق آموزههای مهدوی، جذابیت خاص موضوع را نشان میدهد، به همین دلیل، قشرهای مختلف جامعه پرسشهای بسیاری در این موضوع دارند که لزوم پاسخگویی صحیح به آنها از راهی مطمئن بر کسی پوشیده نیست. پژوهشکده مهدویت در کتاب «مهدویت، پرسشها و پاسخها» به برخی از شبهات این گونه پاسخ میدهد: *هنگامی که امام زمان(عج) ظهور میکند دنیا چگونه خواهد بود؟ بیشک مهمترین مأموریت امام زمان(عج) برپایی حکومت عدل الهی در سراسر جهان است، این مهم که همواره آرزو و آمال همه صالحان گذشته نیز بوده، بدون ایجاد تحول بنیادین در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی، رسانههای ارتباطی و .. امکان پذیر نیست. مشکل عمده بشر در جهان امروز فقدان دیانت و معنویت و گسترش ظلم و فساد است و تا زمانی که دین و تفکر دینی در اذهان مردم دنیا درونی نشود، هیچ تعهد و ارزش اخلاقی و رفتاری در عرصههای سیاسی و اجتماعی، تضمین نخواهد شد. عدالت، کلید اصلی حل معضلات بشر است، این کلید خود به تحول بنیادین در حوزه تفکر و اندیشه جمعی امروز نیاز دارد، علت هم این است که عدالت در حوزه رویکرد رفتارهای اجتماعی نمود پیدا میکند و زیر بنای آن تصحیح نگرشها و اندیشههاست، زیرا بدون تصحیح نگرشها، هیچ رفتار و رویکرد رفتاری چه در حوزه فردی و چه اجتماعی قابل اصلاح و دوام نخواهد بود، از این نظر انقلاب حضرت، تحولی فکری و فرهنگی را در پی دارد که عدالت اجتماعی در همه ابعاد ثمره شیرین آن به شمار میآید. بنابراین جهان عصر ظهور، در فضای حکومت صد در صد دینی سیر میکند و در پرتو چنین حکومت دینی و قرآنی، همه خواستههای سیاسی، امنیتی، اقتصادی و … جامعه بر محور عدالت دینی تامین میشود، به همین دلیل در قرآن و روایات مأموریت اصلی حضرت حاکمیت و غلبه مطلب دین اسلام در همه شئون جامعه معرفی شده است، پس این مهمترین تفاوت آن عصر با جهان امروزی است که قابل مقایسه نخواهد بود و تفاوت این دو از زمین تا آسمان است. *اسلام بعد از ظهور امام زمان (عج) چه جایگاهی دارد؟ آنچه از آیات قرآن به دست میآید، این است که اسلام بر تمام ادیان غالب خواهد شد و در زمین مستقر و پابرجا میشود، تصریح بسیاری از روایات هم این است که در زمان مهدی(عج) دین اسلام همه کره زمین را فرا میگیرد و بر همه ادیان جهان پیروز خواهد گردید. بعد از ظهور آن حضرت همه چیز پیشرفت میکند، مثلاً درهای دانش بیکران الهی به روی او گشوده میشود، آن هم نه تنها به آن اندازه که بر پیامبران و اولیا گشوده شد، بلکه بیش از ۱۳ برابر آن چه آنان از دانش بهره داشتهاند، مردم نیز استقبال بیشتری به فراگیری دانش نشان خواهند داد. در حکومت مهدی(عج)، مردم به طور بیسابقهای به اسلام روی خواهند آورد و روزگار خفقان و سرکوب دینداران و ممنوعیت مظاهر اسلامی به سر میآید، در همه جا آوای اسلام طنین انداز خواهد شد و آثار مذهب تجلی میکند. به طور کلی میتوان گفت: یکی از دغدغههای حکومتها، جلب رضایت عمومی است، ولی به خاطر ضعفهای بسیاری که در اداره مجموعهها وجود داشته، چنین رضایتی حاصل نشده است، از ویژگیهای اساسی حکومت حضرت مهدی(عج) همین است که همه افراد و اجتماعات بشری آن را قبول دارند و نه تنها همه اهل زمین، بلکه دیگر موجودات نیز از آن حکومت الهی و فرمانروای عدل گستر راضیاند. پیامبر اسلام فرمود: «شما را بشارت میدهم به مهدی(عج)، اهل آسمان و زمین از او راضی هستند»، چگونه ممکن است کسی از حاکمیت مهدی(عج)، ناراضی باشد و حال آنکه برای همه جهانیان روشن میشود که صلاح امر بشر و سعادت او در همه جنبههای مادی و معنوی تنها در سایه حکومت الهی آن حضرت است. پس میتوان گفت که در چنین موقعیتی طبعاً استقبال و پذیرش مردم به مظاهر و شعارهای دینی بیسابقه خواهد بود. برگرفته از : http://antilucifer.blogfa.com/
چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, :: 19:37 :: نويسنده : alejandro calvo
از اونجاییک دیدم به اعتقاد یه مشت اسکل دنیا قراره ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲ دنیا تموم بشه گفتم یه کم به این بهسا بپردازیم و یه کم مسخرشون کنیم لطفا نظر بدهید
مایک سیمونز(Mike Simmons)، رصدگر آمریکایی افزود: ناآگاهی برخی اقشار مردم از موضوع های نجومی باعث دامن زدن به شایعه بی اساس ۲۰۱۲ شده است. وی با بیان اینکه زمین و خورشید در ماه دسامبر به طور تقریبی در مرکز کهکشان راه شیری قرار می گیرند و این پدیده ای به طور سالانه اتفاق می افتد تاکید کرد: هیچ مقارنه یا نظم کهکشانی جدیدی در سال ۲۰۱۲ وجود ندارد. سیمونز ادامه داد: هرسال به هنگام انقلاب زمستانی خورشید در نقطه ای از آسمان واقع می شود که بسیار نزدیک به مرکز کهکشان راه شیری است. موسس انجمن رصدخانه مونت ویلسون (MWOA) کالیفرنیا، شایعه تاریکی مطلق زمین را بی اساس دانست و گفت: تمام دانشمندان عرصه نجوم این موضوع را رد کرده و چنین مساله ای شایعه ای بیش نیست. وی با بیان اینکه اتفاق های نجومی در هر زمانی در حال وقوع است افزود: نباید ذهنمان را درگیر مسایل بی اساس علمی کنیم، چنین شایعه هایی در طول تاریخ وجود داشته و افراد فرصت طلب از ناآگاهی مردم به نفع خود سوء استفاده می کنند. وی وجود نیبیرو(سیاره ای ناشناخته در راه برخورد با زمین) و داستان های دیگر درباره سیاره های متمرد را رد و اضافه کرد: اگر نیبیروای وجود داشت اخترشناسان به طور قطع آن را در دهه گذشته شناسایی می کردند و امروز با چشم غیرمسلح نیز باید دیده می شد. سیمونز اظهار کرد: شکی نیست برای تک تک افراد روزی جهان به پایان خواهد رسید شاید پایان جهان برای من، همین امروز یا فردا باشد.
ادامه مطلب ... یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:, :: 19:21 :: نويسنده : alejandro calvo
خوردنی باشد: مثل عسل یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:, :: 19:17 :: نويسنده : alejandro calvo
کنون رزم جومونگ و رستم شنو، دگرها شنیدستی این هم شنو به رستم چنین گفت اون جومونگ! ندارم ز امثال تو هیچ باک رستم انگار بهش برخورد، یهو قاطی کرد و گفت: منم مرد مردان ایران زمین جومونگ چشماشو اونطوری گشاد کرد و گفت: تو را هیچ کس بین ایرانیان در اینحال رستم پهلوان، لوتی نباخت و شروع به رجز خوانی کرد: چنین گفت رستم به این مرد جنگ بعد از رجز خوانی رستم پهلوان، جومونگ از پشت تپه ای که آنجا پنهان شده بود آمد: جومونگ آمد از پشت تل سیاه و بعد از حرفهای جومونگ درد دل رستم آغاز گردید: و این شد که رستم سخن تازه کرد و اینچنین شد که دو پهلوان همدیگر را در آغوش گرفتند و بر حال خود گریه سر دادند: بگذار تا بگرییم چون ابر در بهــــــاران سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:, :: 20:16 :: نويسنده : alejandro calvo
سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:, :: 20:4 :: نويسنده : alejandro calvo
دوستان عکس هایی که من قرار میدم اکثرا حجمشون بالا هست به علت کیفیت بالا پس لطفا کمی صبر کنید برای لود شدن عکس ها.
شکر،تو یکی رو دارم کنارم.
4 آذر 1391برچسب:, :: 14:19 :: نويسنده : alejandro calvo
گزارش ساعت به ساعت از روز عاشورا با ترکیب اوقات شرعی کربلا با متن مقاتل. طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاهشماری ایرانی» واقعه کربلا به حساب گاهشماری شمسی می شود 21 مهر سال 59 شمسی. تاریخ شمسی هم که مثل قمری نیست که تغییر کند. موقعیت زمین نسبت به خورشید ثابت است و می شود با در آوردن اوقات شرعی شهر کربلا در این تاریخ حرفهای مقتل نویسان را به ساعت و دقیقه برگرداند. ما اوقات شرعی روز 21 مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر 3-+ دقیق اختلاف می تواند داشته باشد) را استخراج کرده ایم و روایات مقتل نگراها را با این ساعتها تنظیم کرده ایم. ۵:۴۷ اذان صبح امام (ع) بعد از نماز صبح برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد. و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب... خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری»آن طرف نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعد از نماز صبح به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند. حدود 6 امام حسین(ع) دستور داد تا اطراف خیمه ها خندق بکنند و آن را با خاربوته ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند. 7:06 طلوع آفتاب کمی بعد از طلوع آفتاب. امام سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. روبه روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبه ای خواند. صفات و فضایل خودش و پدر و برادرش را یادآوری کرد و اینکه کوفیان به امام (ع) نامه نوشته اند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجارین ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکرده اند؟ آنها انکار کردند. امام نامه هایشان را به طرف آنها پر تاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کرده است. یکی از سران جبهه مقابل از امام (ع) پرسید چرا حکم این زیاد را نمی پریرد و آنها را از ننگ مقابله با پسر پیامبر نمی رهاند؟ اینجا امام آن جمله معروفشان را فرمودند: «الا و ان الدعی بن الدعی»، قد رکز بین اثنین: بین السله و الذله و هیهات منا الذله ... فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است. من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده. ذلت از ما درو است.» سخنرانی امام (ع) حدوداً نیم ساعت طول کشده است. حدود 8 بعد از سخنرانی امام (ع) چند نفر از اصحاب آن حضرت به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآن خوان) های کوفه بود (الفتوح) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب و کوفیان سخنان مشابهی گفتند.بعد از سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر داد. چند نفری دچار تردید شدند؛ از جمله حُر. فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند. بعید نیست که کسانی دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند. حدود 9 روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل می کند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد. اولین تیر را به سمت سپاه امام (ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.» بعد از انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند: «اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چاره ای جز پذیرش آن نیست. آماده شوید.» چند نفر از سپاه امام در این تیر باران کشته شدند. (تعداد دقیق را نمی دانیم . تعداد کشتگان تیر اندازی. با تعداد کشتگان حمله اول 50 نفر ذکر شده.) حدود 10 بعد از تیراندازی یسار غلام زیادین آبیه و سالم غلام این زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین(ع) نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشنده ای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد.بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه امام حسین(ع) حمله کرد؛ امام حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزه ها حمله را دفع کردند. همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام(ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت بعد از عقب نشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد 500 تیر انداز فرستاد که دوباره سپاه امام (ع) را تیر باران و آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر 23 اسب لشکریان امام (ع) تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح آن نفرات را 50 نفر و این شهر آشوب 38 نفر ذکر کرده اولین شهید، ابوالشعثا بود و 8 تیر انداخت که 5 نفر از دشمن را کشت. امام(ع) او را دعا کرد.گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام (ع)حمله کنند زهیر و 10 نفر به آنها حمله کردند. حدود 11 بعد از این جملات امام دستور تک تک به میدان رفتن را داد. اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زنده اند. نگذارند کسی از بنی هاشم به میدان برود. انگار برای کشته شدن با هم مسابقه داشتند. بعضی «در مقابل نگاه امام (ع)» شهید شدند. یکی از اولین کسانی که کشته شد. پیرمرد زاهد. بربربود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش می توانستم وصیت های تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین (ع) را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است.» یک برا هفت نفر از اصحاب امام(ع) در محاصره واقع شدند. حضرت عباس (ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد. 12:50 اذان ظهر حبیب بن مظاهر وقت اذان ظهر شهید شد. چون که نوشته اند امام(ع) خطاب به اصحاب گفت بکی برود با عمرسعد مذاکره و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمی شود.» حبیب به او گفت «ای حمار! فکر می کنی نماز شما قبول می شود و نماز پسر پیامبر (ص) قبول نمی شود؟» به جنگ او رفت اما دوستانش به کمکش آمدند و حبیب کشته شد. امام (ع) از شهادت حبیب متاثر شده و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو می گذارم.» حدود 13 30 نفر زا اصحاب امام (ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعد از آن ساعت شهید شدند؛ از جمله زهیر و حر.بعد از کشته شدن اصحاب نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر. علی اکبر پسر امام حسین (ع) بود البته الفتوح عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خوانده است. این عبدالله بن مسلم. به طرز ناجوانمردانه ای شهید شد . شهادت او بر جوانان بنی هاشم خوانده است. ابن عبدالله بن مسلم. به طرز ناجونمردانه ای شهید شد. هاشم گران آمد . دسته جمعی سوار شدند وب ه دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد. فرمود: «ای پسر عموهای من بر مرگ صبر کنید به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.» حدود 14 28 نفر از مردان بنی هاشم کشته شدند: 7 برادر امام حسین (ع)، 3 پسر از امام حسن(ع) 2 پسر امام حسین(ع)، 2 نوه جعفر بن ابیطالب، 9 نفر آل عقیل و بقیه از نوادگان باقی عموهای پیامبر. یکی از کشتگان نوه ابولهب بود.عاقبت امام حسین (ع) و حضرت عباس تنها ماندند. عزم کردند تا دو نفری به قلب دشمن بزنند و آخرین سواری را با هم انجام بدهند. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس دلاور در محاصره کشته شد. امام(ع) برای دومین بار بعد از مرگ برادر عزیزش گریه کرد و فرمود «اکنون دیگر پشتم شکست.» حدود 15 امام (ع) به طرف خیمه ها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعداً در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنه اش نکنند. وقت وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخواره او (یعقوبی می گوید: در همان روز به دنیا آمده بود اما بقیه چنین نمی گویند) توسط تیر حرمله کشته شد. امام (ع) رو به آسمان کرد و فرمود: «خدایا اگر نصرتت را از ما دریغ کردی. این را در مقابل چیزی قرار بده که برای ما بهتر است» امام(ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان می شد. بعضی تیر می انداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب می کردند. شمر و ده نفر به مقابله امام(ع) آمدند. بعد از شهادت امام (ع) بر پیکر مبارکش جای 33 زخم نیزه و 34 زخم شمشیر شمرده شد.امام (ع)در آستانه مهاجرت بود اما کسی جرات نمی کرد به سمت ایشان برود. اهل حرم از صدای ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن(ع) دوید و به طرف مام آمد . او را در بغل عمویش کشتند. امام برای سومین بار ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»
16:06 اذان عصر وقت شهادت امام(ع) را وقت نماز عصر گفته اند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایع نگار لشکر عمرسعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: «به خدا هرگز شکسته ای را ندیده بودم که فرزند و کسان و یارانش کشته شده باشند و چون او محکم و دل آرام باشد.... گوید در این حال بود که زینب (س) دختر فاطمه به طرف وی آمد. در حالی که می گفت: «کاش آسمان به زمین می افتاد.» زینب (س) به عمر سعد خطاب کرد: «ای عمر! اباعبدالله را می کشند و تو نگاه می کنی؟» گوید: اشک های عمر را می بینم که بر دو گونه و ریشش روان بود. و روی از زینب بگردانید. حمید بن مسلم گوید شنیدمش که می گفت «به خدا پس از من کس را نخواهید کشت که خدای از کشتن او بیش از کشتن من بر شما خشم آرد.» گوید: آن گاه شمر میان کسان بانک زد که «وای شما منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند. بکشیدش!» گوید در این حال سنان بین انس حمله برد و نیزه را فرو برد...» حدود 17 ؛ بعد از شهادت امام (ع) بعد از شهادت امام (ع) عده ای لباس های آن حضرت را غارت می کنند. تمام این افراد بعداً به مرض های لاعلاج دچار شدند.غارت عمومی اموال امام حسین (ع) و همراهانش آغاز می شود. عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبانی برای خیمه ها گذاشت.یکی از شیعیان بصره به اسم سوید بن مطاع بعد از شهادت امام به کربلا می رسد. برای دفاع از حرم امام می جنگد و کشته می شود.ابتدا سر را به خولی می دهند تا همان شبانه برای ابن زیاد ببرد. بعد به دستور عمر سعد بر بدن مطهر امام و یارانش اسب می دوانند تا استخوان هایشان هم خرد شود.
18:49 اذان مغرب کشتگان لشگر کوفه را جمع می کنند. تعداد این افراد 88 نفر است.داستان این طور تمام می شود که در حالی که عمر سعد دستور جماعت نماز مغرب را می داده سنان بن انس بین مردم می تاخته و رجز می خوانده که «افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید ؛ چرا که من بهترین مردمان را کشته ام!» آنها چندنفر بودند؟ معروف است که در کربلا 72 نفر شهید شده اند. این رقم معمولا وقت خواندن مقاتل با اعداد و اسامی موجود در متن جور درنمی آید؛ مثلا دیدیم که 50 نفر در حمله اول شهید شده اند، 28 نفر هم از بنی هاشم، به علاوه بریر و مسلم و حبیب و سعيد و حر و زهیر. همین ها جمعش بیشتر از 72 است. بعضی تواریخ قدیمی هم اعداد دیگری دارند. مثلا مسعودی تعداد شهدا را 87 نفر میگوید (مروج الذهب)، یعقوبی 105 نفر (تاریخ یعقوبی) و بلاذری 100 مرد میگوید (مجمع الانساب). یک راه این است که بیاییم و تمام اسامی ذکر شده در منابع را کنار هم بگذاریم. نخستین بار این کار را کسی در قرن سوم انجام داد که در آن 108 اسم فهرست شده. کسی به اسم فضیل بن زبیر، رساله ای نوشت با عنوان:«تسمیة من قُتِل مع الحسین بن علی(ع)» محققان جدید، این رقم را تا 120 اسم رسانده اند. حالا برگردید به آن خبر کشته شدن حدود 50 نفر از اصحاب در حمله اول. 120 ، جمع همین عدد و 72 است. پس ممکن است رقم 72 ، شمار شهدایی باشد که بعد از حمله و تیرباران اول به شهادت رسیده اند و جنگشان به یادماندنی تر بوده. احتمال دیگر، توجه به این خبر است که عمر سعد وقتی در روز 12 محرم لشگر خود و اسرا را از کربلا حرکت داد، دستور داد 72 سر را به نیزه بکنند بیاورند. قاعدتا در اینجا هم کوفیان سرهای افراد معروف و مشهور را با خود آورده اند و سرهای افراد غیرمشهور برايشان ارزش نمایشی نداشته. احتمال سوم به خاصیت خود عدد 72 برمی گردد. این عدد، از قدیم الایام نشانه کثرت بوده. حافظ می گوید: «جنگ 72 ملت همه را عذر بنه». يا حدیثی متواتر هست كه پیامبر)ص( فرمود: « امتش 72 فرقه می شوند که فقط یک فرقه از آنها ناجیه هستند. شاید یک دلیل تاکید بر عدد 72 شهید هم همین باشد. درج شده از <http://www.rajanews.com/detail.asp?id=72770> التماس دعا دارم .یا حسین 4 آذر 1391برچسب:, :: 14:19 :: نويسنده : alejandro calvo
در حادثه کربلا یکی از شاخصهای اخلاقی که در شخص مقدس سیدالشهداء و یاران و اهل بیتش نمودار است این حالت اخلاقی است که ما تن به ذلت نمی دهیم؛ ما اسیر می شویم، تن ما ممکن است در زنجیر قرار بگیرد، گردنهای ما ممکن است در زیر غلهای سنگین خرد بشود، مجروح و خونریزان بشود، ولی روح ما به هیچ وجه زیر بار ذلت نمی رود، ولو زنی اسیر باشیم. التماس دعا دارم .یا حسین 4 آذر 1391برچسب:, :: 14:19 :: نويسنده : alejandro calvo
عصر عاشورا قضایا به پایان می رسد. عمربن سعد شب حرکت نمی کند، چرا؟ برای اینکه کارهایی از نظر خودش و سپاهیان خودش دارد، مخصوصا دفن کردن اجساد کشته های سپاه خودش. شب را ماند و فردا که روز یازدهم بود حرکت کرد. یـاااااااااااااااا زینب. التماس دعا دارم .یا حسین 4 آذر 1391برچسب:, :: 14:19 :: نويسنده : alejandro calvo
رونمایی از ضریح مطهر امام حسین(ع) درقم: ضریح مطهر حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام با حضور رئیس دفتر مقام معظم رهبری و رئیس مجلس شورای اسلامی پنج شنبه ششم مهر ماه رونمایی شد.به گزارش خبرگزاری فارس از قم پس از 5 سال تلاش بیوقفه، در فضایی آکنده از نور معنویت و با حضور عاشقان حضرت سیدالشهدا(ع) ضریح مطهر آن حضرت در قم رونمایی شد.این ضریح مطهر پس از رونمایی به مدت 20 روز در معرض دید عموم مردم قرار خواهد گرفت و سپس برای نصب به کربلای معلی انتقال داده خواهد شد.در مراسم رونمایی این ضریح مطهر علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در سخنانی از همکاری مسئولان عراقی و تلاش دستاندرکاران ساخت این ضریح تقدیر کرد.حجتالاسلام محمدیگلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری، محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و جمعی از مسئولان عتبه حسینی از میهمانان ویژه این مراسم بودند. هیئت امناء ساخت ضریح مطهر امام حسین(ع) آخرین دیدار عمومی از ضریح مطهر را از روز سه شنبه 11 مهرماه تا 25 مهرماه اعلام کردند که در این مدت علاقمندان و ارادتمندان به سیدالشهداء از سراسر کشور میتوانند با حضور در محل کارگاه ساخت ضریح امام حسین(ع) واقع در قم: بلوار امین مدرسه علمیه معصومیه از آن بازدید کنند. التماس دعا دارم .یا حسین 4 آذر 1391برچسب:, :: 14:19 :: نويسنده : alejandro calvo
حسین جان: سائل و سینه زن و سیب ، سحر ، سوره ی فجر سوز دل بهر عزای تو دمادم داریم... هفت سین کرمت جور همیشه آقا... ما فقط یک "سفر کرب و بلا" کم داریم... 4 آذر 1391برچسب:, :: 14:19 :: نويسنده : alejandro calvo
مىگويند: شما در عصر فضا و اتم زندگى مىكنيد آنگاه بر كسى اشك مىريزد كه صدها سال پيش در گذشته است و بر مزارهايى سفر مىنماييد كه چيزى جز صخره و سنگ نمىباشد؟؟در پاسخ مىگوئيم:«چنانكه گفتهاند: «بعد زمان» را در «ابديت» اثرى نيست ابديت را در ماوراى زمان ـ در عرصهاى برتر از زمان ـ حكومت است ابديت هميشگى است. جاودانان رهبران بزرگ بشريت به ابديت تعلق دارند، از اين رو قرنها نيز در طول حيات معنوى آنان، مفهوم متداول خود را از دست مىدهند
(۱)حسين بن على (عليه السلام) از زمره جاودانان از رهبران بزرگ بشريت است سخن از وى سخن از تاريخ نيست سخن روز است. سخن از ابديت است سخن از هميشگى خروشان و شكوفا و پر فروز است.اين زنده جاويد نزديك چهارده قرن ـ به حساب تاريخ ـ پس از مرگ جسمانيش همچنان امروز نيز بر دلها حكومت مىكند و هنوز پرتو وجودش نه تنها در حيات ما بلكه در حيات جهان معاصر ودر عصر فضا و اتم «حوادث بى نظير» ايجاد مىكند و به صورت يكى از «شور انگيزترين حماسههاى تاريخ بشريت» در آمده و همه ساله نيرومندترين امواج احساسات ميليونها انسان را در اطراف خود بر مىانگيزد و مراسمى پرشورتر و هيجان انگيزتر ازهر مراسم ديگر به وجود مىآورد .راستى چرا به اين حادثه تاريخ كه شايد در تاريخ مشابه فراوان دارد ـ اهيمت داده مىشود؟ ! چرا مراسم بزرگداشت اين خاطره هر سال پرشكوهتر و پرهيجانتر از سال پيش برگزار مىگردد؟ اين همه تعظيم و تكريم و سپاس اين همه سوز و گداز پس از چهارده قرن، آخر براى چيست؟ آن را چه معنائى است؟!حقيقت اين است كه اين زنده جاويد پس از قرنها، همچنان بر قلبهاى انسانهاى آزاده قدرتمندانه حكومت مىكند و در جامعه «موج معنوى» ايجاد مىنمايد. حتى هنوز هم به طور عميق يك قدرت محرك معنوى و يك نيروى كنترل اجتماعى بزرگ به شمار مىرود.اما از زيارت زيارتگاههاى مقدس هرگز سنگها و صخرهها هدف و غايت نمىباشند چه اگر غرض خود آنها مىبود همين كوهها سر به فلك كشيده انسان را از مشقت سفر و طى راههاى طولانى بى نياز مىساخت پس مقصود بالذات صاحب مزار است وبزرگ داشتن سنگها به جهت شرف انتساب به صاحبان آن مزارها است مانند محترم داشتن جلد قرآن كريم وسنگها و آجرهائى كه خانه كعبه ومسجد رسول خدا (صلى الله عليه و آله) و ساير اماكن مقدس از آنها ساخته شده است .الان مىبينيم كه دولتها و ملتها در حفظ مقبرههاى شخصيتهاى بزرگ خويش مىكوشند و به دور آنها هاله تقديس مىكشند.
در تاريخ نوشتهاند هنگامى كه سر مبارك حسين (عليه السلام) را به نزد يزيد آوردند وى در مجلس شراب حضور داشت اتفاقا قاصدى از طرف پادشاه روم به مجلس يزيد بار يافت و سر مبارك حسين (عليه السلام) را درمقابل يزيد مشاهده كرد و چون دانست كه آن سر مبارك به حسين (عليه السلام) تعلق دارد عمل يزيد را به شدت نكوهش نمود و گفت اى يزيد داستان «كليساى حافر» را شنيدهاى؟ گفت چگونه است؟ رومى گفت: در پيش ما مكانى است كه گويند خر عيسى از آنجا گذر كرده است در آنجا كليسائى بنا نهادهاند كه نام آن به سم خر عيسى منسوب بوده و به كنيسه حافر «سم» شهرت دارد ما هر سال به زيارت آنجا مىرويم و نذورات خود را به آنجا اهدا مىكنيم. روى اين حساب اى يزيد من گواهى مىدهم كه تو خطا كارى و از راه راست به دورى! يزيد خشمگين شد و به كشتن قاصد فرمان داد رومى به سوى سر نازنين حسين (عليه السلام) رفت و آن را بوسيد و شهادتين بر زبان جارى كرد و سپس او را گرفتند و بر در قصر به دار كشيدند.(۲)زيارت، ارتباط روحى زائر با صاحب قبر است زائر قبر ابا عبد الله الحسين (عليه السلام) با آن حضرت تجديد بيعت مىنمايد و لذا ائمه اطهار عليهم السلام با توصيه و ترغيب به زيارت سالار شهيدان اين نهضت مقدس را براى هميشه زنده و جاويد نگهداشتهاند البته زيارت همه امامان مورد تأكيد است ولى رواياتى كه در ترغيب وتشويق زيارت امام حسين (عليه السلام) رسيده فوق العاده زياد است امامان با اين توصيهها در صدد آن بودند كه شيعيان پيوستگى عملى با اهداف آن بزرگوار داشته باشند. امام سجاد (عليه السلام) كه خود چندين بار مخفيانه به زيارت سالار شهيدان رفته در گفتار خويش نيز سفارش زيادى به زيارت امام حسين (عليه السلام) داشته است. «ابو حمزه ثمالى» گويد: از امام سجاد (عليه السلام) در مورد زيارت امام حسين (عليه السلام) پرسيدم، حضرت فرمود:«زُره كل يوم فان لم تقدر فكل جمعة فان لم تقدر فكل شهر فمن لم يزره فقد استخف بحق رسول الله (صلى الله عليه و آله)(3) «هر روز آن حضرت را زيارت كن، اگر نمىتوانى هفتهاى يك بار، اگر نمىتوانى ماهى يكبار، پس كسى كه اصلا آن حضرت را زيارت نكند، درحقيقت حريم رسول الله را خفيف شمرده است».ولى مهمتر از سوگوارى و زيارت آشنايى به مكتب امام حسين و شهداى كربلا و پيوستگى عملى به اهداف بلند آن بزرگوار است. مهم پاك بودن و پاك زيستن و درست انديشيدن و تأسى عملى به او است التماس دعا دارم .یا حسین 4 آذر 1391برچسب:, :: 14:19 :: نويسنده : alejandro calvo
دیدگاه دکتر شریعتی شریعتی نسبت به واقعه عاشورا نگاهی ویژه دارد. وی نمیپذیرد که امام حسین علیهالسلام برای یک حرکت نظامی و سیاسی، همانند حرکت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و علی علیهالسلام در احد و صفین به پا خاسته باشد. امام در شرایطی قرار دارد که نه میتواند بجنگد و نه ساکت بنشیند؛ نه سلاحی دارد و نه سربازی. حتی کسی از بنیهاشم هم نیست که با او همصدا شود. بنابراین تنها وسیلهای که میتواند اسلام را نجات دهد و در جامعه تحرکی ایجاد کند، کشته شدن است. مبنای استدلال شریعتی در این باره، عبارتی از نهجالبلاغه است: «والشهادة استظهارا علی المجاهدات». از نظر شریعتی، فلسفه شهادت آن هم از نوع شهادتی که شهید فقط به خاطر کشته شدن میرود، جهاد و مخاصمه نیست، این است: شهید به خاطر آشکار شدن آنچه انکار و کتمان شده است، کشته میشود. از دیدگاه وی آنچه انکار شده است و در واقع اولین انحراف به حساب میآید، جدا کردن اسلام به عنوان یک دین از پایگاه اجتماعی آن است. اسلام علاوه بر رستگاری فردی، دارای رسالت دیگری است و آن ایجاد یک امت است؛ جامعهای با زیربنای قسط و نفی اشرافیت، تضاد طبقاتی، استثمار نیروی کار به وسیله پول، و با یک روبنای امامت، نفی استبداد و حاکمیت فردی است. از نظر شریعتی، این انحراف نخست با طرح کردن اصل اجماع آرای مردم و پیش آوردن جریان سقیفه آغاز شد و بهتدریج خلافت به جای امامت قرار گرفت و بعد از مرگ معاویه تبدیل به وراثت گردید دیدگاههای شهید مطهری دیدگاه ایشان شباهت قابل ملاحظهای با نظرگاه شریعتی دارد. مطهری کلید شخصیت امام حسین علیهالسلام را حماسه میداند. وی نیز همچون شریعتی، حرکت امام از مدینه به مکه را نه به جهت امنیت، بلکه به واسطه اعلام مخالفت با بنیامیه و یک حرکت تبلیغاتی میداند. مطهری عقیده دارد که حسین، خونین شدن این صحنه را میخواست و خودش آن را رنگآمیزی میکرد؛ اهلبیت خود را همراه برد تا صحنه کربلا را داغتر کند و آنها را با دست دشمن تا قلب حکومت شام میفرستد تا این صدا به عالم برسد.مطهری سه عامل را در قیام عاشورا مؤثر میداند: تقوای امام در پاسخ منفی او به تقاضای نامشروع یزید (بیعت)، دعوت کوفیان از امام که حجت را بر امام تمام میکرد، امر به معروف و نهی از منکر. مطهری امام علیهالسلام را در عامل اوّل مدافع میداند و در عامل دوّم متعاون و در عالم سوم مهاجم و انقلابی. ایشان دعوت مردم کوفه را علّت قیام امام نمیداند؛ بلکه نهضت امام را علت دعوت کوفیان میشمارد. دیدگاه دکتر شهیدی دیدگاه ایشان اجزای قابل ملاحظهای از دو دیدگاه متعارض پیشین را در خود جای داده است. وی دو علّت را برای قیام امام حسین ذکر میکند: اوّل، دعوت کوفیان؛ دوّم، اطلاع امام از کینه یزید و خطر جانیای که از جانب او احساس میکرد. امام کسی است که به حکم قرآن رفتار میکند و خواهان عدالت است. ایشان از پیمانشکنی کوفیان آگاه است؛ امّا نامههای فراوان مردم کوفه، حجت را بر وی تمام کرد. امام سیاستمداری نیست که به پایان کار بیندیشد. اگر حساب پایاننگری سیاسی در پیش بود، محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم نیز نباید بهتنهایی در برابر بزرگان حجاز برخیزد و آنان را از بتپرستی بازدارد. وانگهی، او از کینه یزید نسبت به خود آگاه بود و میدانست که اگر در مکه و مدینه بماند، کشته میشود. همچنین خاندان قریش را با خود برد؛ چراکه اگر در مکه میماندند و کشته میشدند، هیچ عکسالعملی به دنبال نداشت و تأثیری که از سوی زینب و سایر اسرا در اجتماع کوفه و شام نهاده شد، رخ نمیداد دیدگاه نویسنده کتاب شهید جاوید صالحی معتقد است که امام حسین علیهالسلام مترصد فرصت بود تا پس از مرگ معاویه به اقداماتی در جهت اصلاح اوضاع مسلمانان دست زند. بیعدالتی و فساد همهجانبه دستگاه اموی به شکلی بود که قیام را ایجاب میکرد؛ چون امام جانشین پیامبر است و در آنجا که شرایط مساعد باشد باید زمامداری مردم را بپذیرد و در سایه قدرت حکومت، قوانین دین را اجرا کند؛ زیرا گرفتن حق واجب است، خصوصا حقی که جنبه اجتماعی و عمومی داشته باشد و به سعادت و شقاوت مردم مربوط شود.بنابراین از نظر صالحی قیام امام در مقابل حکومت یزید نه تنها معقول، که واجب است. اما این کلید معمای عاشورا نیست؛ بلکه مهمترین مسألهای که منجر به قیام عاشورا میشود، تهاجم حکومت اموی علیه امام حسین علیهالسلام است. در واقع، امام تقریبا در طول مدتی که یزید سعی دارد از طریق حاکم مدینه از او بیعت بگیرد تا زمان شهادتش وضعیت تدافعی دارد و امور همه بر او تحمیل میشود؛ جز اینکه در هنگام حرکت امام به کوفه، جنبه قیام هم مدّ نظرش بوده است.در واقع حرکت امام حسین چهار مرحله دارد: ۱٫ هجرت از مدینه و تصمیم بر ماندن در مکه؛ ۲٫ تصمیم حرکت به کوفه تا برخورد با حُر؛ ۳٫ از برخورد با حر تا شروع جنگ؛ ۴٫ مرحله جنگ. در تمامی این مراحل، امام موضع دفاعی داشته است؛ امّا در مرحله دوم چون شرایط مساعد بود، جنبه تشکیل حکومت نیز مدنظر بوده است. در این مرحله شرایط پیروزی مهیا بود: نامههای مردم کوفه، ضعف حکومت، رنجش مردم، آمادگی افکار عمومی و…؛ ولی حوادث پشت پرده که از مجرای طبیعی قابل پیشبینی نبود، اوضاع عراق را تغییر داد. التماس دعا دارم .یا حسین 4 آذر 1391برچسب:, :: 14:19 :: نويسنده : alejandro calvo
![]() اول محرم ؛ آغاز ماه حزن و اندوه اهل بیت علیهمالسلام التماس دعا دارم .یا حسین 4 آذر 1391برچسب:, :: 14:19 :: نويسنده : alejandro calvo
![]() ![]() اهمیت بحث واقعه کربلا در اینست که حادثه عاشورا چه نوع حادثه ای است و از چه مقوله است؟ آیا از نظر اجتماعی یک انفجار بدون هدف بود مانند بسیاری از انفجارها که در اثر فشار ظلم و تشدید سختگیریها رخ می دهد و احیاناً به وضع موجود کمک می کند، و یا یک تصمیم آگاهانه و هوشیارانه نسبت به اوضاع و احوال موجود و نسبت به آثار و نتایج این حرکت بود؟ و در صورت دوم آیا یک قیام و نهضت و انقلاب مقدس بود یا یک دفاع شرافتمندانه مقدس؟ یعنی آیا هجوم بود یا دفاع؟ آیا کاری بود که از طرف امام شروع شد و حکومت وقت می خواست آنرا سرکوب کند، و یا او از طرف حکومت وقت مورد تجاوز قرار گرفت و او بجای سکوت و تسلیم، شرافتمندانه از خود دفاع کرد؟ التماس دعا دارم .یا حسین 4 آذر 1391برچسب:, :: 14:19 :: نويسنده : alejandro calvo
1-مناسک مذهبی و مراسم آیینی در تمام جهان میان تمام پیروان مذاهب رواج دارد. در واقع برگزاری مناسک مذهبی یکی از جلوه های حضور و بروز ایمان و عقیده پیروان ادیان و مذاهب به باورهای خود است. مسلمانها ، مسیحیان، بودایی ها، هندو ها، یهودی ها ، زردشتی ها و حتی یاورمندان به آیین های قبایلی هر کدام دارای مناسک و مراسم آیینی هستند که کارکرد معنوی و اجتماعی توامان دارند. اگرچه در قرن18، 19 و اوایل قرن بیستم، تمدن غرب با نگاه عقل بورژوازی و ابزاری هر کدام از ادیان و آیین هایشان را با چوب ناسازگاری با خرد بشری و ترویج خرافه می راند و الهه دانش را به عنوان تنها معبود پرستش می کرد، اما در دوران پسا مدرن با زیر سوال رفتن حتمیت عقلانیت مدرن و نقدهای جدی درباره قطعیت و حتمیت عقل بشری و لزوم پذیرش چندگانگی در نگاه و ترویج چند فرهنگی به عنوان یکی از اصول جوامع مدرن، نگاه جدیدی به انجام مناسک و آیین های مذهبی مطرح شد. 2- در سال های اخیر بر پایه نظریات تکثر فرهنگی تمدن مدرن غرب این آیین ها . مناسک را به عنوان میراث فرهنگی مشترک اجتماعات انسانی پاس می شمارد.
عنصر آگاهی بخش عاشورا به گونه ای است که تمام مستبدان و رژیمهای دیکتاتوری از برگزاری آن به عنوان خطری برای امنیت خود یاد می کنند
3-در این فضا که بر حفظ میراث فرهنگی بشر تاکید و انجام آیینها و مناسک مذهبی به عنوان حق بنیادین اجتماعات و افراد تاکید می شود، حمله به مساله مناسک محرم و عاشورا که بر پایه باورهای اصیل و آرمانخواهانه ما شیعیان بنیان نهاده شده است از تناقاضات رفتاری اردوگاه سرمایه داری است. اگرچه امروزه تمام آیین های مختلف ادیان به نام چندگانگی و تکثر پاس داشته و حتی برای آن تبلیغ و برنامه ریزی می گردد، اما مناسک محرم با واکنش بسیار منفی رسانه ای و سیاسی اردوگاه استکبار-سرمایه داری روبرو می شود. به نظر می رسد عنصر آگاهی بخش حادثه عاشورا که شورش را علیه تمام نمادهای عبودیت انسان دربرابر شیطان تبلیغ می کند از نکات مهمی است که نظام سرمایه داری و استکبار را نسبت به این مناسک حساس کرده است. در واقع بر خلاف بسیاری مناسک و آیینهای مذاهب دیگر که حالتی تخدیری و یا سرگرم کننده دارد ، توجه به پیام حادثه عاشورا عنصر خودآگاهی بشر نسبت به شبکه های قدرت و ثروت را که او را به عبودیت غیر از خدا می کشانند، نتایج رهایی بخشی برای انسان دارد. در واقع مناسک ماه محرم و عاشورا به انسان معاصر می آموزد که چگونه می بایست دربرابر نیروهای مسخ کننده انسان که هویت او را به عنوان بنده خدا و خلیفه او بر زمین هدف گرفته اند، ایستاد و دربرابر آن شورید. 4- این پیام عاشورا در واقع پیام تسلیم نشدن دربرابر نظام استکباری-سرمایه داری است و عناصر معنایی مقاومت را در بر دارد. لذا نظام سرمایه داری و جبهه استکبار برخورد با این مناسک را در دو سطح دنبال می کند. سطح اول سطح برخورد رسانه ای است. در سطح برخورد رسانه ای ما دو استراتژی رو برو هستیم.
تبلیغ بر مسائلی مانند غیر عقلایی بودن انجام مناسک: چرا باید بر اتفاقی که 1400 سال قبل انجام شده گریه کرد؟ مسائل داخلی اعراب به ما ربطی ندارد و یا این گونه مراسم اندوهناک هویت شاد ایران قبل از اسلام را از بین برده مضمون هایی استکه این روزها بسیار از آن می شنویم
راهبرد اول آنها معطوف به عرصه داخلی ایران است. جبهه رسانه ای استکبار جنگ نرمی را درباره مفاهیم و مناسک محرم در وب سایتها، خبرگزاری ها و شبکه های اجتماعی خود طراحی و اجرا کرده اند. تبلیغ بر مسائلی مانند غیر عقلایی بودن انجام مناسک، چرا باید بر اتفاقی که 1400 سال قبل انجام شده گریه کرد؟ مسائل داخلی اعراب به ما ربطی ندارد و یا این گونه مراسم اندوهناک هویت شاد ایران قبل از اسلام را از بین برده مضمون هایی است که این روزها بسیار از آن می شنویم. راهبرد دوم تبلیغ علیه مراسم عاشورا برای مخاطب غیر شیعه و یا مسلمان در سطح رسانه هاست. تاکید بر برخی مناسک خرافی مانندقمه زنی و معرفی آن به عنوان جوهر مناسک عاشورا از یکی از شگردهای این رسانه هاست. 5- سطح نهایی برخورد ، برخورد خشن و حذفی با برگزار کنندگان مراسم و مناسک عاشوراست. رضاشاه در ایران به عنوان یکی از مهره های استعمار برخورد حذفی با مراسم عاشورا را با ممنوعیت برگزاری مراسم روضه و سوگواری کلید زد. پس از پیروزی انقلاب به لطف ایجاد نظامی مذهبی و عاشورا محور شیعیان ایران توانستند با فراغ بال به انجام مناسک و مراسم عاشورا اقدام کنند اما جبهه استکبار که از نفوذ فرهنگ عاشورا به سایر کشورهای اسلامی به ویژه شیعه هراسناک بود نسبت به برخورد خشن با آن اقدام کرد. عنصر آگاهی بخش عاشورا به گونه ای است که تمام مستبدان و رژیمهای دیکتاتوری از برگزاری آن به عنوان خطری برای امنیت خود یاد می کنند. صدام برگزاری مناسک عاشورا را محدود کرد. امسال دیکتاتور بحرین برگزاری مراسم عاشورا توسط شیعیان را با شدیدترین فشارها همراه کرد. در جمهوری آذربایجان دولت سکولار غربگرای علی اف برگزاری مراسم را میان شیعیان علاقه مند محدود ساخت و شبکه تروریسم بین الملل که دارای پیوندهای واضح با نظام استکباری هستند عملیات های تروریستی را علیه عاشوراییان در افغانستان و عراق ترتیب دادند. 6-نهایتا به نظر می رسد فرهنگ عاشورا که حاوی مهم ترین عناصر معنایی مقاومت دربرابر نظام استکبار است با مقاومت و برخورد در دو سطح روبرو شده است . سطح رسانه ای و نرم و برخورد فیزیکی و سخت. این دو سطح برخورد نشانگر این است که علی رغم شعار چندفرهنگی و احترام به تمام مناسک مذهبی از سوی اردوگاه سرمایه داری، عاشورا به علت ماهیت آگاهی بخش و فراخواننده به عمل خود با برخورد و هجمه سنگین روبرو می باشد. التماس دعا دارم .یا حسین 4 آذر 1391برچسب:, :: 13:35 :: نويسنده : alejandro calvo
وقتی حسین به علی یاد پیمبر می کنه نظر به قد و قامت علی اکبر می کنه ماه رخش دل می بره جلوه روز محشره حقا که پیر و مرشدم سلطان علی اکبره تا مادرش لیلا دم از مه روی اکبر می زنه بی بی رقیه شونه بر گیسوی اکبر می زنه زیباترینها دم به دم غرق تماشا شده اند یوسف ها بنده رخ یوسف لیلا شده اند وقتی حسین به علی یاد پیمبر می کنه نظر به قد و قامت علی اکبر می کنه ماه رخش دل می بره جلوه روز محشره حقا که پیر و مرشدم سلطان علی اکبره آمده یوسف با کلاف بر سر بازار علی میگه منم دیوونشم شدم خریدار علی تا سوی میدان راهی شد به طرف لشگر اومد یکسره دشمن می خونه والله پیغمبر اومد اگر به هنگام نبرد شجاع و بی همتا بود استاد جنگاوریش عباس دلربا بود وقتی حسین به علی یاد پیمبر می کنه نظر به قد و قامت علی اکبر می کنه ماه رخش دل می بره جلوه روز محشره حقا که پیر و مرشدم سلطان علی اکبره 4 آذر 1391برچسب:, :: 13:35 :: نويسنده : alejandro calvo
از خیمه گه بیرون بیا با چشم تر لیلا واویلا واویلا واویلا واویلا صبری کن تو ای اکبرم نور دو چشم من تویی الله و اکبر اکبر دارد علی اکبرم عزم سفر لیلا بیا ای بی پسر لیلا بیا ای بی پسر لیلا بیا رقیه رقیه رقیه رقیه... باور ندارم بینمت بار دیگر لیلا بار دیگر لیلا ای خون جگر لیلای من جان من آرام توروخدا کسی به این مصیبت گریه نمیکنه...مادر به پسرش کفن میپوشونه... بر تن کفن پوشیده ام عازم به میدانم عازم به میدانم واویلا رقیه واویلا رقیه واویلا رقیه رقيه نازلي صورتي قويما ديواره 4 آذر 1391برچسب:, :: 13:35 :: نويسنده : alejandro calvo
سبک : سینه زنی -سنگین یا ابا صالح مددی معنی الله و صمدی زیبای خدایی صنما شیدای توام در عشق رسوای توام بر من نظری کن 4 آذر 1391برچسب:, :: 13:35 :: نويسنده : alejandro calvo
سبک : سینه زنی شور حسین پسندیده که من تـــا به ابد گریه کنم چشمه جــان خویش را به پای او هدیه کنم حسین مرا خریـــده با نگاه پر ز ناز خود شکوه ز هجران نکنم ، فکر کنم به دیـدنش به من نشان نمی دهد صورت همچو ماه خود ولی نظاره میکند به این سگ سیاه خود یه عمریه تو هیئتا...سینه زن و گریه کنم 4 آذر 1391برچسب:, :: 13:35 :: نويسنده : alejandro calvo
سبک : سینه زنی شور اگه ديوونه نديده اي به ما ميگن ديوونه اگه ديوونه شنيده اي به ما ميگن ديوونه منم يه روز عاقل بودم عشق تو مجنونم كرد ز شهر عقل و عاقلا يكباره بيرونم كرد به جرم عشق و عاشقيبه ما ميگن ديوونه حسين دوست داره مگه عقل از سر من پريده و ديوونگي جا گرفته عاشق نشدي نمي دوني
|
موضوعات آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
![]() |