(...)
JİYANEM KÜRDİSTAN
25 مهر 1391برچسب:, :: 21:16 :: نويسنده : alejandro calvo
همكاران ارجمند رسانه سلام عليكم احتراما به استحضار مي رساند به همت مركز گفتگوي اديان و تمدنهاي سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي و با حضور رهبران اديان ابراهيمي در ايران و مسئولين عالي رتبه فرهنگي كشور نشست "كرامت اديان و محكوميت اهانت به مقدسات ديني " با سخنراني آقاي دكتر خرمشاد رئيس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، سردار نقدي فرمانده نيروي مقاومت بسيج و دكتر آقا تهراني رئيس كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي برگزار مي گردد. نظر به اهميت برگزاري اين نشست، اعزام خبرنگار ، عكاس و گروه خبري موجب امتنان است. زمان: سه شنبه25/7/91 ساعت 30/14 بعد از ظهر * مکان: بزرگراه رسالت- روبروي در شمالي مصلاي تهران – مجتمع امام خميني (ره) سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي- سالن كنفرانس حوزه رياست تلفن هماهنگي: 09122343805 آقاي مهدي رضا ديگر سخنرانان اين نشست عبارتند از : اسقف اعظم سيبوه سركيسيان خليفه ارامنه تهران و شمال - موبد اردشير خورشيديان موبد زرتشتيان ايران اسقف اعظم مارنرساي بنيامين اسقف كليساي شرق آشوري در ايران - خام خام گلستاني مرجع ديني كليميان ايران - اختياري نماينده زرتشتيان در مجلس شوراي اسلامي - دكتر مره صديق نماينده كليميان در مجلس شوراي اسلامي - دكتر بت كليا نماينده آشوريان در مجلس شوراي اسلامي - دكتر خانلري نماينده ارامنه تهران و شمال ايران در مجلس شوراي اسلامي. ادارهكل روابطعمومي و اطلاعرساني 25 مهر 1391برچسب:, :: 21:16 :: نويسنده : alejandro calvo
قرائنی
از جمله وعده ارزانی از اواخر اردیبهشت،تصویب اعتبار ویژه 24میلیاردی خرید
و ذخیره کالاهای اساسی و اتمام اعتبار بنزین 100 تومانی از اول خرداد،
زمزمه آغاز فاز دوم هدفمندی یارانه ها را از خردادماه تقویت می کند. اجرای فاز دوم هدفمندسازی یارانه ها که دولت از ماهها پیش وعده آن را داده بود ولی به دلایل مختلف کارشناسی آن را به تاخیر انداخت، این روزها زمزمه اجرای آن از خردادماه به گوش می رسد و البته قرائنی از اقدامات اخیر دولت وجود دارد که صحت این خبر را تقویت می کند. دولت این روزها همانند فاز اول اجرای هدفمندسازی یارانه ها اقدامات خود را برای کنترل بازار و قیمتها تشدید کرده است که از جمله می توان به مصوبه ویژه روز گذشته کارگروه کنترل بازار برای واردات 24 میلیارد دلار کالای اساسی اشاره کرد. ذخیره سازی کالاهای اساسی در فاز اول هدفمندی یارانهها نیز برنامه ویژه دولت بوده است که به نظر می رسد دولت در آستانه فاز دوم هدفمندی برای اطمینان بخشی به بازار و مردم به این سیاست روی آورده است. مسئولان دولتی نیز طی روزهای اخیر از تشدید نظارتهای خود بر بازار خبر می دهند به ویژه اینکه اخیراً وزیر صنعت، معدن و تجارت وعده ارزان شدن مواد غذایی و کالاهای اساسی را از اواخر اردیبهشت داده است. یکی از مهمترین قرائنی که آغاز فاز دوم هدفمندی یارانه ها از خرداد ماه را تشدید می کند، تصمیم جدید دولت برای حذف بنزین 100 تومانی کارتهای سوخت از اول خرداد است. بر اساس این تصمیم ، کسانی که در کارتهای سوخت خود بنزین 100 تومانی دارند، تا پایان اردیبهشت ماه فرصت دارند بنزین موجود را در خودروهای خود مصرف کنند. کارتهای سوخت به گونه ای طراحی شده است که تعداد محدودی قیمت متفاوت را می تواند اعمال کند، بنابراین در صورت اجرای فاز دوم و تعیین قیمت سهمیه ای جدید، دولت برای افزودن یک قیمت جدید به کارت سوخت مجبور است یکی از قیمتهای قبلی را حذف کند که حذف بنزین 100 تومانی و تبدیل آن به بنزین 400 تومانی در همین راستا ارزیابی می شود. اجرای فاز دوم هدفمندی در حال حاضر از نظر بسیاری از کارشناسان و اقتصاددانان به صلاح نیست و دولت باید ابتدا اهداف فاز اول را به طور کامل محقق کند که حمایت از تولید یکی از این پیش نیازهاس 18 مرداد 1391برچسب:, :: 13:58 :: نويسنده : alejandro calvo
"دیدار سرکنسول امریکا در عراق " آلکس لاساریکا" از اردوگاههای گروهکهای کومله مهتدی در سلیمانیه و حزب منحله دمکرات کردستان ایران در اربیل" ![]() ملاقات محرمانه سرکرده گروهک تروریستی کومله عبدالله مهتدی با عامل سرویس جاسوسی امریکا " سیا هیاتی از به ظاهر کنسولگری ایالات متحده امریکا، به سرپرستی آلکس لاساریکا، که در اصل عاملین سرویس جاسوسی سیا در عراق، می باشند ، که در پوشش کنسولگری امریکا در عراق،فعالیت می کنند ، روز گذشته،(یکشنبه/بیست و هفتم شهریورماه) به ملاقات سرکردگان گروهکهای کومله باند مهتدی و حزب منحله دمکرات باند خالد عزیزی، رفتند. هیات مذکور ابتدا به سلیمانیه سفر کردند و بلافاصله راهی اردوگاه " زرگویز " مقر گروهک کومله، باند عبدالله مهتدی، شدند.
18 مرداد 1391برچسب:, :: 13:58 :: نويسنده : alejandro calvo
۲۸ دیماه سال ۱۳۶۵ روزی به یاد ماندنی در تاریخ مردم كردستان است، ۲۳ سال پیش در چنین روزی هواپیماهای رژیم صدام بیش از ۱۵ محله پر جمعیت سنندج را هدف قرار دادند كه براثر آن ۲۲۰ نفر شهید و ۱۶۵ نفر مجروح شدند و دهها واحد مسكونی و تجاری ویران گردید. صدام بدین گونه اوج نفرت و كینه خود را بار دیگر نسبت به ملت كرد به نمایش گذاشت. امروز در شرایطی 28 دیماه سنندج را گرامی می داریم كه تحولی اساسی در معادلات سیاسی جهان به وجود آمده و پس از گذشت ۲۳ سال از آن واقعه دلخراش، صدام به عنوان بزرگترین دیكتاتور قرن به دار مجازات آویخته شد و نه تنها ملت ایران بلكه ملتهای همسایه و حتی عرب نیز از شر او خلاص شدند. شاید دعا و نفرین هزاران خانواده داغدار سرانجامی این چنین برای سردار قادسیه! رقم زد. 18 مرداد 1391برچسب:, :: 13:58 :: نويسنده : alejandro calvo
"نگاهی به بیش از سه دهه فعالیت
عبدالله مهتدی سرکرده گروهک
تروریستی کومله"
«کلاغ می خواست راه رفتن کبک را بیاموزد،راه رفتن خودش را هم فراموش کرد!!!»(در اینجا منظور نگارنده؛ عبدالله مهتدی سرکرده گروهک کومله است.) عبدالله مهتدی ، سرکرده گروهک ترویستی موسوم به کومله انقلابی زحمتکشان کردستان، متولد شهرستان بوکان، از توابع استان آذربایجان غربی می باشد. پدر او از خان های ظالم نظام شاهنشاهی محسوب می شد و در اصل مهتدی یک، خان زاده می باشد. عبدالله مهتدی ، برادر دیگری نیز بنام صلاح الدین مهتدی دارد که تئوریسین اتحادیه میهنی کردستان عراق و مشاور جلال طالبانی رئیس جمهور عراق می باشد. عبدالله مهتدی فعالیتهای خود را در زمینه سیاسی و همکاری با گروهکهای چپ آغاز کرد و با فواد مصطفی سلطانی از سرکردگان معدوم گروهک کمونیستی کومله در همان دوران،آشنا شد و همین آشنایی سبب شد، تا مهتدی با کمک فواد مصطفی سلطانی تروریست، پله های قدرتی را بسرعت طی کند . مهتدی چندین عملیات تروریستی بر علیه رزمندگان اسلام را سازماندهی کرد و همین فعالیتها سبب شد تا در اولین کنگره گروهک کومله پس از انقلاب شکوهمند جمهوری اسلامی ایران،به عنوان سرکرده این گروهک انتخاب شود. 18 مرداد 1391برچسب:, :: 13:58 :: نويسنده : alejandro calvo
حقوق بشر از نوع عبدالله مهتدی!!
در ماههای اخیر گروهک موسوم به کومله انقلابی!زحمتکشان کردستان ایران، باند عبدالله مهتدی تروریست / بیانیه هایی را در خصوص مخالفت با احکام: اعدامها در ایران، نقض و پایمال کردن حقوق بشر، حقوق زنان و...... توسط جمهوری اسلامی ایران! صادر کردهاست. عبدالله مهتدی باید در کنار طرح چنین ادعاهایی،باید پاسخ چند سوال را بدهد: که آیا رعایت حقوق بشر تنها شامل دیگران می شود و عبدالله مهتدی سرکرده گروهک تروریستی کومله، از رعایت آن مبرا است؟ آیا حقوق بشر،آزادی بیان،ترور و و و شامل مهتدی و گروه مطبوعش نمی شود؟ اینکه گروهک کومله، یک گروه جنایتکار است و حقوق بشر در اردوگاههایشان،پایمال می شود، هیچ کسی شکی ندارد . اما اینکه مهتدی، از پایمال شدن حقوق بشر، حقوق زنان و حقوق سایر قشرها در جمهوری اسلامی ایران ، که آزادترین کشور جهان است، صحبت می کند جای پرسش است. برای اینکه عبدالله مهتدی، خود در پایمال کردن حقوق بشر، دست کمی از امریکا و دیگر متحدانشان ندارد. توجه خوانندگان عزیز" وب سایت سیاسی افشاگری کومله ۱۹۱۷" را در زیر، به نمونهایی را از حقوق بشری که سرکرده تروریست کومله، از آن صحبت می کند، و خودشان در سطح وسیعی، آن را پایمال کردند، یادآوری میکنیم و قضاوت را به خوانندگان این مطلب واگذار می کنیم و در پایان هم توصیهای برای عبدالله مهتدی داریم. 18 مرداد 1391برچسب:, :: 13:58 :: نويسنده : alejandro calvo
بحران استراتژی و اضمحلال مافیایی به نام سازمان کومله
مافیایی به نام کومله و به کام ایخانی زاده-مهتدی-علیزاده-رضایی-کهنه پوشی(عبه موش)-حسامی بحران استراتژی و اضمحلال مافیایی به نام کومله (حزب کاغذی کمونیست ایران(کومله علیزاده) - حزب کومله (مهتدی) – سازمان زحمتکشان (ایلخانی زاده) – روند سوسیالیستی کومله(محمدامین حسامی) ، حزب سوسیال دمکرات کومله (عبدالله کهنه پوشی) –کومله چاقوکشان(بهرام رضایی) را باید برخلاف اظهارات طرفین مجادله و آنچه که خود میگویند بررسی کرد. پراتیک این جریان مافیایی ، سیاستها و نتایج امروز آن توضیح دهنده بحران این جریان دست ساز است. این بحران در کلیت خود جزئی از بحران استراتژیک نیروهائی در اپوزیسیون ایران است که استراتژی سیاسی خود را به استراتژی آمریکا گره زده اند. مسئله بسادگی این است که اتوپی حمله آمریکا به ایران و تبدیل عناصر و جریانات دست راستی به چرخ پنجم ارتش آمریکا دود شده و هوا رفته است. نتایج این شکست از جریانات ناسیونالیسم طرفدار غرب تا ناسیونالیسم کرد، بخشهائی از جمهوریخواهان تا مجاهدین خلق را درنوردیده است. جریان اصلی تر راست طرفدار غرب تلاش کرد خود را با وضعیت جدید تطبیق دهد و منتظر دور بعدی شود. از خیر چلبی شدن گذشت و در کنار ملی اسلامی ها به حداقلی از تئوریهای رنگ و رو رفته با ویترین "مدنی" قانع شد. امروز از رضا پهلوی و حزب مشروطه و عناصر و جریانات راست طرفدار غرب و سلطنت طلب تا مریم رجوی و قدیم چپهای کنفدراسیونی، از تازه دمکراتهای نظم نوینی تا جمهوریخواهان نیمه مصدقی - نیمه شاهی، محصولات "لیبرال" فراری، در رنگین کمانی از رفراندم و مبارزه مسالمت آمیز و "انقلاب مخملی" سیاست حفظ خود را درپیش گرفته اند. در کمپ ناسیونالیسم کرد(کومله و دمکرات) هم وضع بدتر است. نظم نوین جهانی و استراتژیهای مبتنی برآن نیروهای متناسب خویش را به صحنه فراخواند. 18 مرداد 1391برچسب:, :: 13:58 :: نويسنده : alejandro calvo
همه باید عبدالله مهتدی را ایزوله کنند متن کامل نامه جمعی از پیشمرگان سابق کومله در " وب سایت سیاسی افشاگری کومله ۱۹۱۷": بعد از اینکه اختلافات بین دو جناح کومله،در سال ۱۳۷۹ بروز کرد و کومله انقلابی زحمتکشان کردستان ایران،متولد شد و پس از آن نیز،در سال ۱۳۸۶ کومله زحمتکشان کردستان،از آن جدا شد و نهایتا اینکه در سال ۱۳۸۷ نیز،کومله - حزب سوسیال دمکرات کردستان به رهبری عبدالله کهنه پوشی،اعلام جدایی و انشعاب کرد. ما جمعی از پیشمرگان سابق کومله،نامه ای سرگشاده،خطاب به کاک عبدالله مهتدی،ارسال کردیم و از او درخواست نمودیم،به دلیل بی پرنسیبی ،عدم مسئولیت و قدرت طلبی،از دبیر کلی کومله،کناره گیری نماید.نه تنها ما،بلکه تمام جناح های کومله،در دوره اخیر و کهنه پیشمرگان،عقیده دارند که سیاست و مدیریت کاک عبدالله مهتدی،شکست خورده و نه تنها نتوانسته اهداف کومله را پیش ببرد،بلکه کومله را دچار مشکلات،اختلافات و انشعابات مکرر،کرده است. 18 مرداد 1391برچسب:, :: 13:58 :: نويسنده : alejandro calvo
" قسمت آخر" قدرت طلبی سرکردگان کومله پایانی ندارد؛به نظر شما چه کسی مقصر است؟! چه کسی مقصر است؟ نامه رسیده توسط تعدادی از پیشمرگان سابق گروهک کومله: قسمت دوم و پایانی؛ ....زمانی که اهداف سازمانی یکدست باشد معلوم است که به دیدگاه غیر آن و به دور از دیدگاه اعلام شده،حزب مورد نظر،راه داده نمی شود و برای رسیدن به این هدف،تفاوت نظر و بر عکس جریان عادی تفکر توسط صاحبان قدرت در تشکیلات؛تلاش می شود تا ساکت شود و به زبان دیگر آزادی عقاید و اظهار نظر،سرکوب می شود و در تاریخ هیچ سازمانی،فرصات کار کردن به افکار جداگانه و به اقلیت داده نشده است. 18 مرداد 1391برچسب:, :: 13:58 :: نويسنده : alejandro calvo
قدرت طلبی سرکردگان کومله پایانی ندارد؛به نظر شما چه کسی مقصر است؟! چه کسی مقصر است؟ نامه رسیده توسط تعدادی از پیشمرگان سابق گروهک کومله: قسمت اول این روزها،سایتهای اینترنتی همانند دشت بهار با ستاره های سرخ و اخبار اختلافات داخلی تشکیلات حزب کومله،آراسته شده است. با وجود هر نظر و هدفی که از انتشار این رویدادها وجود دارد،به عقیده ما انتشار اخبار ریز و درشت داخلی،به نفع ماست. در مدت چند سال گذشته،آشوب و انشعابات زیادی در داخل احزاب کردی،روی داده است و با نظرات متفاوتی،روی آن بحث شده و بسیاری از اوقات از طریق سایتهای اینترنتی،تا حدودی از کم و کیف آن،اطلاع یافته ایم. ما نیز به نوبه خود،تلاش می کنیم،تا نظرات خودمان را در مورد این بحثها،ابراز نماییم. 18 مرداد 1391برچسب:, :: 13:58 :: نويسنده : alejandro calvo
رویدادهای داخل کومله ها از نگاه پیشمرگان سابق گروهک کومله
نامه رسیده: بار دیگر خبر درگیری و انشعاب، در میان صفوف موسوم به کومله زحمتکشان کردستان،در سایتهای اینترنتی،پخش گردید، این بار نیز اقلیتی به رهبری یکی از کادرهای کومله، سر در برآورد.اگر با این شیوه پیش برود،تعداد کومله ها به دهها و یا شاید هم صدها کومله دیگر برسد.یعنی هر کهنه پیشمرگی با خانواده اش پرچمی را برای خود، بر می افرازند و نام خود را کومله می گذارند. 18 مرداد 1391برچسب:, :: 13:58 :: نويسنده : alejandro calvo
افشاگری از زبان یکی از اعضای گروهکها خلع سلاح گروهک کومله ُ زنگ خطری برای سایرسازمان های موجود در کردستان عراق توضیحات مدیریت " وب سایت سیاسی افشاگری کومله ۱۹۱۷": درج این مطلب ارسالی به معنای تایید تمامی موارد مطروحه در آن نیست صرفا با توجه به اینکه این وب سایت در درج نظرات و عقاید آزاد می باشد این نوشته را که توسط یکی از اعضای گروهکهای کومله و دیگر گروهکها برای ما ارسال کرده را منتشر می کنیم. مطلب رسیده از: حسن معارفی پور عضو یکی از گروهکهای ضد انقلاب ![]() چند روز پیش در خبرهایی که در رسانه های کردی زبان منتشر شد، باخبر شدیم که مافیای سازمان زحمتکشان کردستان که مدتهاست از جانب مردم انقلابی کردستان ایران و کمونیست ها،" سازمان چاقوکشان" نام گرفته، توسط نیروهای امنیت اتحادیه ی میهنی کردستان عراق ( ئاسایش یه کیه تی ) به طور کامل خلع سلاح شده و تا اطلاع ثانوی تحت کنترل نیروهای اسایش هستند. ظاهرا این درگیری ها که بین سازمان زحمتکشان شاخه ی توسعه و رفرم است بین نیروهای طرفدار بهرام رضایی که یک لمپن بیش نیست با بخش ریش سفید رهبری صورت گرفته و طوری که در خبرها اعلام می شود این اختلاف بر سر مسائل " سیاسی و تشکیلاتی " است. قبول این که اختلاف سیاسی ایی بین این احزاب عقب مانده، بی خط و مرتجع وجود داشته باشد برای مردم کردستان احمقانه است. چون کمتر کسی این جریانات را حزب خطاب می کند و بیشتر انها را با مافیا، باند و چاقوکش خطاب می کنند. یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:, :: 17:44 :: نويسنده : alejandro calvo
سلامممممم...دوستان عزیزم...امیدوارم خوب باشید...از دوستان عزیزم ممنونم که اومدند و به وبلاگم سر زدند...مرسی..و برای معرفی سایت برای اپلود عکس هم ازتون ممنونم... خب راستی امتحانات من که تموم شد و نمره های بعضی هاش اومده....خوشبختانه خوب بودند...تا الان..خدا رو شکر... راستی دوتا عکس زیبا رو از جنسن توی پست قبل گذاشته بودم که متاسفانه عکس بسته میومد دوباره میگذارمشون...
گلدن گلوب....۲۰۱۱ هم برگزار شد... میرسیم به عکسها برندگان گلدن گلوب...(سایز عکسها بزرگ است) کریستین بیل... ناتالی پورتمن...راستی ناتالی بارداره....به خاطره همین لباسش این طوریه.... ال پاچینو.... رابرت دنیرو... کریس کالفر... کلیر دنس... پاول گیاماتی.. ارون سورکین... کالین فرست... کتی سیگال... استیو بوسمی...
جیم پارسون... شرکت کنندگان در مراسم... انجلینا جولی... جنیفر لوپز... اسکارلت جوهانسون... ان هاتاوی... ساندرا بولاک... ناتالی پورتمن... هال بری... هایدی کلوم... مگان فاکس.. جولین مور... و جنیفر لوپز در لباس فوق العاده زیباش در پارتی کمپانی گالا... تیلور سوییفت جسیکا البا سینا میلر و جود لاو جسیکا بیل و دوست پسرش جاستین تیمبرلیگ اما واتسون گویین استفانی و همسرش کریستین استوارت رنه زلوگر
لیدی گاگا و کنسرت سفیدش در توکیو عکسهای هفتگی: اسکارلت جوهانسون ریهانا در لباس طراحی شده توسط دیور... سارا جسیکا پارکر کتی پری نظر شخصی:لباست واقعاااااا زشته... ان هاتاوی کریستین دانست امیدوارم خوشتون اومده باشه... تابعدد.... موفق باشید... .
یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:, :: 15:50 :: نويسنده : alejandro calvo
دین در 24 ژانویه 1979 در Lawrence, Kansas به دنیا آمد بررسی شخصیت دین وینچستر دین وینچستر یکی از بزرگترین کاراکتر هایی هست که تا به حال کسی در تلویزیون دیده، شخصیتی چند بعدی، پویا و فردی واقعی که میتونه با حوادث فوق العاده کنار بیاد. حرکات دین، باورپذیر و قابل درک هست. در این قسمت میتوان به کار عالیه نویسنده های سوپرنچرال اشاره کرد ولی در کنار این موضوع ، باز یه فوق العاده ی جنسن اکلس قابل چشم پوشی نیست. بهترین نویسندگان جهان میتونن بهترین کاراکترها رو خلق کنن ولی اگه به عهده بازیگری ناتوان سپرده بشه، تنها نصفی از بهترین رو خواهیم دید و برعکس این موضوع هم وجود داره، واگذار کردن یه کاراکتر ضعیف به بازیگری با استعداد، باعث میشه شخصیتی برتر نسبت به تفکر نویسندگان رو مشاهده کنیم و ببینیم که کاراکتر فراتر از داستان حرکت می کنه. من چنین چیزی رو در دیگر بازی های وی می بینم، جنسن کلاس بازی به عنوان شخصیتی پیچیده و چند لایه را دارا است. همونطور که در اجرای ناراحتی، عصبانیت و شادی دین مشاهده می کنیم. کاراکتر دین وینچستر دارای نقص است و این بازیگرش هست که باعث میشه عالی بدونیم. وی میتونه نفرت انگیز، قلدر، کوتاه فکر و کله خر باشه ، اما در عین حال میتونه شجاع، چتری برای دیگران، مهربان و ثابت قدم باشه. او میتونه به طرز شگفت انگیزی فداکار باشه و عاری از خود پرستی باشه و باز به طور فوق العاده ای خودخواه و خودپسند باشه در همون لحظه. هیچ کس نمیتونه بگه کاراکتری بدون عیب هست و دین هم انبوهی از این معایب هست و به راحتی نیز اذعان میکنه. او برای کمال هیچ تلاشی نمیکنه. لعنتی! اون حتی خودش رو هم هرگز یه قهرمان تصور نمیکنه! او کاری رو که باید انجام بشه رو به ثمر میرسونه برای اینکه فرد دیگه ای انجامش نمیده که این دین رو تبدیل به قهرمانی میکنه، بیشتر هر کسی که ادعای قهرمانی داره. دین تمام عمر خودش رو صرف قوی تر شدن یک نفر کرد ، لنگر گاهی بود برای کشتی ، نه تنها برای برادر جوانش ، بلکه گاهی هم برای وینچستر پدر. وی شجاعانه به مانند یک مادر بر خشم خودش کنترل داشت. او مثل یک چسب همه چیز رو بهم متصل کرد ، با این حال حقیقت خونخواهی برای عزیزانش ، خانواده ی دوم وی بود. او میتونست بسیار کینه توز باشه ولی این خشم رو محدود کرد. زمان حال براش بیش از گذشته مهم بود. خانواده ش همیشه اولویت داره براش. دین حاضر شد همه رویا ها و آرمان های خودش رو به گوشه ای بذاره و در کنار پدر باشه و بهش کمک کنه ، دین ، وقتی جان برای شکار میرفت عهده دار مسئولیت حفاظت از خانواده بود. دین راه خودش رو درست کرد برای مقابله با ترس هاش. هرگز کسی بهش اطمینان نداد که وقتی پدرش به شکار میره ، سالم و زنده بر می گرده، حتی سم، او به خودش قوت قلب می داد. او از جان یه سوپر قهرمان ساخت برای اینکه جان تنها کسی بود که این حقیقت رو درک میکرد و ترس های دین رو در اولویت قرار میداد . همینطور نگرانی هاش رو به دیگران بروز نمیداد . اون باید برای سم، فردی قوی می بود. این ریشه ی ایمان دین به پدرش هست. این تنها راهی بود که میتونست در دوران کودکی خودش با این فکر که ممکنه پدرش روزی بره به شکار و هرگز بر نگرده، مقابله کنه. این ایده که جان همیشه بهترین رو میدونه زمانی برای دین تقویت شد که سم به خاطر بازیگوشی دین در اجرای فرمان پدرش ، به خاطر افتاد. روشی که جان برای بزرگ کردن دین به کار گرفت اون رو در نا امنی قرار داد. وقتی که پدرش مسئولیتی رو بهش داد، اون محافظی بود برای سم! جان به دین فهموند که شغلش مراقبت از برادر کوچیکترش هست. البته که این باعث شد دین احساس کنه سم از اهمیت بیشتری نسبت بهش برخورداره. حتی وقتی که جان ، زندگی خودش رو فدای نجات دین میکنه، باز هم باور دارم که دین هنوز نسبت به عشق جان به خودش ، واقف نیست. من فک میکنم دین باور داشت که جان براش، خودشو به کشتن داد برای اینکه میدونست دین میتونه سم رو نجات بده. مشخصه که سم احساس نزدیک تری به دین داره تا به پدرش. اگه اونها تنها بمونن ، درکنار یکدیگر هستند. تنها موندن سم باعث می شد اون بیش از قبل به سمت ازازل بره و این ممکن بود باعث بشه قدرت تاریکه وجودش بیدار بشه. من فک میکنم دین تصور میکنه و باور داره که پدرش برای این مرد که حداقل در این قسمت سم در امان باشه. وقتی که دین معامله میکنه بر سر روح خودش تا سم به زندگی طبیعیه خودش برگرده، قسمتی از این هست که اون نمیتونه بدون سم زندگی کنه، خانواده هسته وجودی دین هست و بدون اون نمیتونه زندگی کنه. او نمیتونه صبر کنه و ببینه که تنها میشه! اما روی دیگر این قضیه اینه که ، دین به درستی فک میکنه که سم مستحق زندگی بیشتر از این هست. این خصلت که دین ، سم رو قبل از خودش قرار میده در تمام وجود وی ریشه دوانده. در اینجا من معتقدم که ، دین ، سم رو به عنوان یه فرد مقدس قبول داره و خودش رو گناهکار میدونه. اون رستگاریش رو فقط در صورتی میبینه که خودش رو فدای برادرش کنه. بدین ترتیب ، او میتونه بهای گناهان خودش رو پرداخت کنه، و شکست پدرش رو جبران. در این راه، اون برای یه زندگی خوب، فقط 1سال زمان داره. این باعث میشه که دین ، به خودش و زندگیش نگاهی داشته باشه و بفهمه که به طور کامل بی ارزش نیست. او همینطور می فهمه که مستحق رفتن به جهنم نیست و این فقط برای حقاظت از سم نیست. همچنین این فشار باعث شد متوجه بشه که جان بدون اشتباه نیست ، و به نا حق ، این همه مسئولیت رو بر گردن دین گذاشت. و بدون شک، زمان زیادی وقت می برد تا خودش رو عادی و معمولی نشون بده....
یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:, :: 15:45 :: نويسنده : alejandro calvo
یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:, :: 15:41 :: نويسنده : alejandro calvo
ادبيات يونان باستان را تنهابا آثارحماسي هومر، شاعرنابينايي كه در قرن هفتم و هشتم پيش ازميلاد مي زيسته بررسي مي كنند؛ هر چند كه يونان آن روز داراي ادبيات منظوم، سروده هاي مذهبي توأم با موسيقي،بديهه سرايي،شعر غنايي و مراثي نيز بوده است. هومر در عين اينكه نابينا بود توانست سپيده دم تاريخ حيات يونان را در دو اثر ماندگار خود به نامهاي «ايلياد» و «اديسه» چنان ترسيم كند كه تا به امروز تازه و شاداب بماند. داستان ايلياد به دوران شگفتي «مي سن» و برتري آن دوران مربوط ميشود و موضوع آن لشكر كشي «آگاممنون»پادشاه مقتدر«مي سن» به «تروا» است. اوديسه نيز رمان صلح و بازگشت قهرمانان را از جنگ تروا نشان مي دهد.
ايلياد
دومين حماسه كهن جهان- پس از حماسه سومري گيل گمش_ ايلياد و اديسه هومراست كه قدمت آنها حدود هشتصد سال پيش از ميلاد مي رسد. ايلياد بر24 بخش(سرود) است و موضوع جنگ مردم يونان با تروا (شهري بوده در آسياي صغير يا تركيه امروز) است كه ده سال طول كشيد. پادشاه تروا موسوم به پريام پنجاه پسر داشت كه در بين آنها هكتور به دليري و پاريس به زيبايي معروف بودند. چون پيشگويان گفته بودند كه وجود پاريس براي پدر بد شگون خواهد بود،به دستور پدر، او را در كوهستاني رها كردند. پاريس بزرگ شد و به كار چوپاني پرداخت. روزي سه الهه بر او نمايان شدند و از او خوا ستند كه بگويد كه كدام يك از آنان زيباترند.پاريس يكي از آنها، يعني آفروديت را زيبا تر دانست؛ از اين رو دو الهه ديگر از او و مردم تروا دست برداشتند. سرانجام گذار پاريس به اسپارت افتاد و در آنجا هلن، زن زيباي منلاس پادشاه اسپارت را در غياب او دزديد و به تروا گريخت. آگاممنون برادر منلاس تصميم گرفت با كمك بزرگان ديگر، هلن را باز گردانند. كشتي ها و مردان بسياري تحت فرماندهي بزرگاني چون اوليس و آشيل به جانب تروا روانه شدند.در اين ميان حوادثي اتفاق مي افتد.مثلا پيشگويان گفته بودند
كه گشايش شهر تروا به دست آشيل خواهد بوداما او پس از پيروزي در كنار ديوار خواهد مرد. از اين رو تتيس مادر آشيل كه از ايزد بانوان است او را در جامه ي زنان از ميدان خارج مي كند اما اوليس او را دوباره به صحنه مي كشاند. همچنين طوفان سختي رخ داد كه پيشگويان عقيده داشتند كه خدايان خشمگين اند. اگاممنون بر آن شدتا دخترش ايفي ژني را جهت رضاي خدايان قرباني كند اما الهه يي موسوم به آرتيمس دختر را ربود و به جاي آن گوزني ماده نهاد. سرانجام يونانيان براي جنگ از كشتي پياده شدند .مردم تروا به كمك همسايگان تروابه رهبري هكتوربا يونانيان به جنگ پرداختند.محاصره شهر تروا ده سال طول كشيد. برخي از خدايان از جمله زئوس خداي خدايان و آفُرديت طرفدار مردم تروا وهرا وآتنه (آن دو الهه يي كه همراه آفرديت براي داوري به نزد پاريس رفته بودند) طرفدارمردم يونان بودند.
در دهمين سال جنگ آگا ممنون سردار يونان در يكي از حمله ها دختر كاهن معبد آيولون را به غنيمت مي گيرد.آيولون نيز بلايي بر سپاه يونانيان نازل مي كند. آگا ممنون به اصرار سران سپاه خاصه آشيل دخترك را پس مي دهد اما در عوض دستور مي دهد كه آشيل هم بريزييس را كه در يكي از حملات به غنيمت گرفته و سخت عاشق او شده بود پس دهد. آشيل عصباني مي شود واز جنگ كناره گيري مي كند و قلبا دوست دارد كه يونانيان كست بخورند. با كنار رفتن آشيل هكتور يونانيان را شكست مي دهد پاتروكل يكي از خدازادگان كه دوست صميمي آشيل است طاقت نمي آورد و سلاح آشيل را گرفته به جنگ مي رود اما هكتوراو را مي كشد. آشيل خشمگين مي شود (زئوس هم ازاين قضيه خشمگين است)و زرهي را كه خدايان براي او ساخته بودند بر تن مي كند و به لشكر تروا حمله مي برد و بسياري ازجمله هكتور را مي كشد. جنازه ي هكتور را به ارابه بسته و به دنبال خود به گرداگرد باروهاي تروا مي گرداند. پاريس تيري به پاشنه ي پاي آشيل رو يين تن مي زند و او را مي كشد (فقط پاشنه ي آشيل رويينه نيست). پس از جنگي سخت يونانيان جنازه ي آشيل را پس مي گيرند .
مادرش تتيس او را دفن مي كند و جوشنش را به اوليس مي بخشد. آژاكس يكي از پهلوانان يوناني چنان از اين عمل خشمناك مي شود كه بر گله اي از گوسفندان – به خيال اين كه سران يونانيان هستند –حمله مي برد و چون حقيقت را در مي يابد. چنان خشمگين مي شود كه خود را با شمشير مي كشد. در تروا بتي بود موسوم به پالاديوم كه زئوس به مردم شهر تروا اهدا كرده بود. معروف بود كه تا آن بت در شهر است تروا تسخير نشدني است . اوليس به لباس گدايان وارد شهر مي شود و بت را مي دزدد. در اين ضمن آتنه از الهگان مخالف با مردم تروا به يونانيان مي آموزد كه اسب چوبين بزرگي بسازند و پهلواناني چون اوليس و منلاس در داخل آن پنهان شوند .يونانيان چنين ميكنند و سپس خيمه هاي خود را آتش زده سوار كشتي مي شوند.اهالي تراوا فريب مي خورند و گمان مي كنند كه يونانيان به كلي رفته اند.بر آنند تا اسب چوبين به جا مانده را به شهر بردند.لاكوئون از دلاوران تروا كه متوجه خدعه ي يونانيان شده است مي خواهد اطرافيان را آگاه كند،اما دو اژدها كه آفريده ي خدايان دشمن تراوا هستند از دريا بر آمده و اوو دو پسرش را خفه مي كنند.مردم اسب چوبين را به داخل شهر مي برند. شب بعد كه جشن پيروزي گرفته و مست كرده اند،پهلوانان يوناني از شكم اسب بيرون مي آيند و دروازه شهر را مي گشايند.يونانيان كه در پشت جزيره پنهان اند وارد شهر مي شوند. مردان تراوا را مي كشند و زنان را بين خود تقسيم ميكنند.سرانجام منلاس به هلن دست مي يابد. او را به اسپارت مي برند و از آن پس او را الهه يي مي پندارند. اوديسه اوديسه نيز اثر هومروشامل24 سروده است. به عقيده يونانيان خدايان طرفدار تراوا، در راه بازگشت پهلوانان يوناني موانعي ايجاد كردند و در اين باره دا ستان هايي بر سر زبان ها بود. اوديسه ماجراهاي اودوسيوس (اوليس) در راه بازگشت ار جنگهاي تراوا به سرزمين مادريش ايتاكا(انطاكيه)است. طوفان، كشتي هاي اوليس را به سرزمين هاي دوري برد.در آن سرزمين ميوه اي (كنار) بود كه هر كس از آن مي خورد خا طرات گذشته را فراموش مي كرد. بسياري از ياران اوليس از آن خوردند و زادگاه خود را فراموش كردند. اوليس به زور آنان را سوار كشتي كرد و بست. سپس به جزيره غولان يك چشم، كه چشمي در وسط پيشاني داشتند، رسيدند. اوليس با ياران خود در آنجا فرود آمد و به غار يكي از غولان رفت. غول دو نفر از ياران او را خورد و در غار را بست. صبح زود دو نفر آنان را بلعيد و از غار خارج شد. شب چون بازگشت، اوليس به او شراب داد. غول مست شد و به خواب رفت. اوليس با ميخی داغ اورا كور كرد.غول بر در غار نشست تا مانع خروج آنان شود. اوليس و همراهان، خود را در پشت شكم گوسفندان پنهان ساختند و از غار بيرون آمدند. سپس به جزيره خداي بادها رسيدند. ايول خداي بادها به اوليس مشكي داد كه در آن بادهاي سخت بودو سفارش كرد كه در مشك را نگشايد. ياران اوليس به طمع گنج، سر آن را گشودند، طوفان مهيب كشتي ها را به جزيره ديگر افكندكه جايگاه غولان آدمي خوار بود. غولان كشتي ها را سنگ باران كردند. جز كشتي اوليس بقيه از بين رفتند. اوليس با كشتي خود به جزيره ديگررفت كه محل زني جادوگر بود. زن جادوگر به ياران اوليس شراب افسون شده داد و همه به شكل خوك در آمدند. اوليس به كمك گياهي جادويي كه هرمس به او آموخته بود سحر را باطل كرد و جادوگر را مجبور كرد كه يارانش را به شكل آدمي باز گرداند.سپس ار آنجا به جايگاه مردگان رفت تا تيرزياس غيب گو را ملاقات كند.سپس به سرزمين سيرون ها رفت كه در آنجا پرياني در سبزه زارهاي اطراف كرانه آواز مي خواندند و رهگذران را به جانب خود مي كشيد ند. اوليس گوش ياران را با موم اندود و آنان را به دكل كشتي بست. سپس از صخره اي كه دو طرف آن تحت سِطره دو ديو بود گذشت. يكي از ديوان آب دريا را فرومي برد و با آوايي ترس ناك بازپس مي داد. ديو ديگر دوازده دست و شش گردن داشت كه بر هر گردن سري بزرگ با دهاني فراخ بود و در هر دهان سه رديف دندان قرار داشت. سپس به جزيره اي رسيدند كه رمه گاوان خورشيد در آن مي چريد. ياران اوليس گاوان را كشتند. خورشيد خشمگين شد و طوفان را واداشت تا كشتي آنان را غرق كند. اوليس خود را نجات داد و به جزيره ي يكي از الهگان رسيد. الهه اي عاشق اوليس شد و به او گفت كه اگر آنجا بماند به او عمر جاويدان مي دهد. اوليس موافقت نكرد و الهه او را هفت سال در غار نگه داشت و سرانجام به دستور زئوس آزاد كرد.اوليس سوار بر تخته پاره اي دوباره راه دريا را پيش گرفت. اما بادها تخته او را نابود كردند و او شنا كنان خود را به جزيره اي رساند. پادشاه آنجا اوليس را گرامي داشت و به او كشتي داد تا به زادگاه خود ايتاكا(انطاكيه) باز گردد. بيست سال از سفر اوليس گذشته بود. پدرش پير شده و از شهر رفته بود و مادرش در فراق فرزند خود را به دار آويخته بود. پسرش تلماك اكنون جواني برومند شده بود. زن پاكدامنش پنه لوپ در فراق شوهردر را بر خود بسته و از همه گسسته بود. اميران شهر كاخ او را متصرف شده و دارايي او را برده بودند واز پنه لوپ مي خواستند تا از ميانه ي آنان يكي را به شوهري برگزيند. پنه لوپ جر أت مخالفت نداشت اما از آنان اجازه خواسته بود تا كفني را كه در حال بافتن بود به اتمام رساند. روز مي بافت و شب مي شكافت. اوليس در جامه ي گدايان وارد شهر شد. هيچ كس او را نشناخت جز سگش، كه از فرط شادي جان داد. پنه لوپ اعلام كرده بود كه هر كس كه بتواند كمان اوليس را زه كند و تير را از سوراخ انگشتر بگذراند مي تواند همسر او شود. اما هيچ كس از عهده بر نيامد. اوليس كه در جامه ي گدايان بود به آساني كمان را زه كرد و تير را از انگشتري گذراند. سپس به آستانه ي در ايستاد و به كمك پسرش دشمنان را كشت و حقيقت حال خود را بر همسرش آشكار ساخت.
داستان هاي ازوپ از دومين نويسنده ي پر توان ديگر يونان«ازوپ» داستان هاي كوتاهي كه از زبان حيوانات بيان شده به جا مانده است. مردم يونان اين نويسنده را همانند لقمان حكيم ميداند. داستان هاي كوتاه ازوپ كه مسايل اخلاقي و اجتماعي را مطرح مي سازد، به صورت ضرب المثل بين مردم رواج داشته است.
ويرژيل
پويليوس ويرژيليوس مارو، حماسه سراي بزرگ روم در سال 70 قبل از ميلاد در آند ديده به جهان گشود. ويرژيل از خانواده ي متوسطي بود اما به شايستگي پرورش يافت. او تا 16 سالگي به آموختن پرداخت. در25 سالگي جامه ي ويژه ي شهروندان رومي را كه نشانه بالندگي و انديشمندي بود به تن كرد.
ويرژيل در سال 39 ق.م. «پوكوليكا» را سرود. در همين زمان با «هوراس» نويسنده نامدار رومي آشنا شد و به دربار آگوست راه يافت.ويرژيل در سال 29 ق.م. به فكر سرودن «انه ييد» افتاد كه سرودن آن ده سال طول كشيد. او در سال 19ق.م. چشم از جهان فرو بست. انه ييد
سر گذشت «انه» يا «انه ييد» را پس از گيل گمش سومري و ايلياد و اوديسه يوناني، سومين داستان حماسي جهان دانسته اند.
اين داستان دنباله ي داستان ايلياد است. ويرژيل داستان خود را از همان جايي كه هومر با ويراني و آتش زدن «تروا» به پايان مي رساند آغاز كرده است. در آن هنگام كه تروا در آتش مي سوخت ، انه پدرش آنشيز را بر دوش نهاد و از مرگ نجات داد؛ اما چون در همان زمان بانويش«كريوز»را از دست داد كوشيد با گرد آوردن جنگاوران پراكنده،ناكام ونافرجام،با يونانيان بجنگد.پس بر كشتي نشست؛ اما دستخوش كينه ودشمني«ژونون»و آزمون هاي دشوار ورنج هاي فراوان قرار گرفت. طوفاني ناوگان او را در هم شكست و بركرانه ي آفريقا در پراكند. در آنجا،«ديدون»
شهبانوي كارتاژ از انه به گرمي استقبال كرد (كتاب اول) و دلباخته انه شد. انه نيزداستان سفرهاي خود را براي او بازگو ميكرد(كتاب دوم و سوم). سپس انه به فرمان«ژوپيتر» كارتاژ را ترك گفت. ديدون كه تاب دوري انه را نداشت خود را بر كومه ي آتش مرگ بكشت(كتاب چهارم). انه به سيسيل رسيد و به ياد پدرش بازي هايي را ترتيب داد (كتاب پنجم). سپس به «كوم» رفت. «سيسيل» او را ياري كرد تا بتواند در دوزخ فرو رود. انه در جهان زير زمين، در سرزمين سايه ها با روان پدرش ديدار كرد و پدر آينده ي پر شكوه روم را تا زمان فرمانروايي آگوست براي وي پيشگويي كرد. اين شش كتب اول و گزينش بخشهاي گوناگون آن اوديسه را به ياد مي آورد شش كتاب ديگر نيز به سروده هاي دلاوري هاي جنگجويان هومر تشابه دارد.
بهشت گمشده(ميلتون) جان ميلتون از ادبا و شعراي بزرگ انگلستان است. او در سال1608 م در لندن متولد شد. تا24 سالگي به تحصيل پرداخت و زندگي او بيشتر در امور سياسي سپري شد. ميلتون در اثر مطالعه ي بيش از حد بينايي خود را از دست داد. معروفترين اثر ميلتون«بهشت گمشده» است كه در سال 1667 منتشر شد و امروزه شهرت او بيشتر مديون اين اثر مي باشد. منظومه ي بهشت گمشده در وصف عصبان شيطان و سقوط او و اغراي حضرت آدم، و هبوط او به زمين سروده شده است.
اين كتاب بعد از«كمدي الهي» دانته از شاهكارهاي مسلم ادبيات غرب در اين زمينه به حساب مي آيد.
در قسمتي از كتاب اول چنين مي خوانيم: شيطان با بانگي چنان بلند كه در سراسر ژرفناي دوزخ طنين افكنده گفت:«اي شاهزادگان، اي حاكمان، اي سلحشوران ، اي گلهاي سر سبد آن آسماني كه پيش از اين از آن شما بوده و اكنون از دستتان رفته است آيا حيرتي چنين، ارواحي جاوداني را فرا تواند گرفت؟ يا شايد پس از خستگي هاي مصاف ، اين مكان را براي آسايش از تلاش دلاورانه ي خويش بر گزيده و خفتن در آن را چون در دره هاي آسمان شيرين پنداشته ايد؟ و يا آنكه در چنين نا بساماني سوگند خورده ايد كه از در پرستش حريف پيروزي برآييد كه اكنون به كروبيان، سرافين افكنده سلاح ، شكسته پرچم و كوفته تن خويش مي نگرد؟ اما زود باشد كه وزيران چالاكش از دروازه هاي آسمان به وضع ممتاز خود پي برند و لا جرم فرود آيد تا بر سر ما كه چنين «نالان و نزار افتاده ايم پاي نهند، و به تدوين صاعقه به بندمان افكند و در ژرفناي اين ورطه به زنجيرمان كشند بيدار شويد وبر پاي خيزيد وگرنه جاودانه از پا افتاده خواهيد ماند»
دانته(1265تا1321)و كمدي الهي دانته نويسنده بزرگ ايتاليايي و بزرگترين اثر ادبي او كمدي الهي است. دانته در اين كتاب حكايت مي كند كه چگونه در جنگل انبوهي سرگردان بوده كه«ويرژيل» شاعر باستاني روم بر او ظاهر مي شود و آن دو به اتفاق به دنيايي ديگر سفر مي كنند. كمدي الهي در سه بخش نوشته شده است: جهنم،برزخ و بهشت. دوزخ از نظر دانته به شكل قيفي تجسم مي يابد كه از سطح زمين به اعماق آن فرو رفته است. او از محفل جهنمي ياد ميكند كه گناهكاران در آنجا نسبت به معاصي خود گرفتار عذاب اند. در يكي از اين محفل ها گناهكاران مشغول شكستن سنگهاي عظيم اند، در محفلي ديگر در درياچه اي آتشي مي سوزند ودر ديگري با سرماي مدهشي مجازات مي شوند. دانته خيانت را دهشتبارترين گناهان مي داند. در اينجا لازم است به تشابه اين كتاب با كتاب ارداويراف نامه ي زرتشتيان اشاره كنيم. دانته در كمدي الهي خود معتقدات قرون وسطي را به تصوير مي كشد ليكن ديدگاههاي زمانه و زندگي خود را نيز در آن منعكس مي سازد و آزادي احساس را مي ستايد اين كتاب علاوه بر اين كه يك اثر ادبي است به عنوان يك دايرة المعارف قرون وسطي نيز محسوب ميشود.
یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:, :: 15:5 :: نويسنده : alejandro calvo
بخش اول*** فلسفه وتاریخچه یونان؟
نکته: این قسمت از مقاله ، صرفا برای اشنایی شما عزیزان با تاریخچه خدایان یونان و ایجاد یک پیش زمینه برای وارد شدن به دنیا یونان و بازی خدای جنگ است*
اکثر ما تا کنون داستانهای هرچند کوچک و گذرا از افسانه ها ، خدایان، الهه ها و........عصر باستان را شنیده ایم و کم و بیش اطلاعاتی در این زمینه داریم ، همانطور که میدانید منبع و سرزمین اصلی افسانه ها و خدایان ، یونان محسوب می شود و در واقع یونان امروزی معروف به سرزمین خدایان است. اکنون با من همراه باشید تا با هم به دل و تاریخچه این خدایان برویم. خدای دیگر حکومت میکرد*
در بازی GOD OF WAR داستان بدین صورت است که زئوس نه تنها اورانوس را شکست می دهد بلکه قصد از بین بردن تمامی تایتان ها را در ذهن می پروارند اما از انجایی که گایا هم خود به نوعی یک تایتان محسوب می شود از این پس در مسیر مقابل زئوس قرار می گیرد تا به مقابله با او بپردازد. کریتوس فراتر از یک انسان ضعیفتر از یک خدا اکنون کریتوس متعلق به خود نبود و فقط و فقط باید از دستورات اریس پیروی می کرد. کریتوس قبل از اینکه برده ی اریس شود هم از قدرت بسیار بالایی برخوردار و تقریبا شکست ناپذیر بود اما اکنون با کسب توانایی هایی جدیدی که اریس به او اعطا کرده بود و همچنین با داشتن شمشیرهای اشوب عملا هیچ انسانی تاب و توان مقابله و روبرویی با او را نداشت . کریتوس شهرها و روستاهای مختلف را یکی پس از دیگری می پیمود و تقدیم به اریس میکرد ، قلب کریتوس به حدی سیاه شده بود که به هیچ جنبنده ای بر سر راه خود رحم نمی کرد ، کودکان ، زنان ، سالمندان همه و همه در دیدگان کریتوس دشمن محسوب می شدند و باید در مسیر اهداف لرد اریس از بین میرفتند . پس از کشت وکشتار بسیار زیاد و فتح شهر های مختلف بالاخره نوبت به یکی از دهکده های هم پیمان با اتنا رسید . اما این بار اتفاقی در انتظار کریتوس بود که او هرگز فکرش را نمی کرد . کریتوس قبل از وارد شدن به دهکده به تمامی افرادش دستور داد تا دهکده را به اتش بکشند و به هیچ کس رحم نکنند ، سپس خود او هم به سراغ معبد رفت روستا رفت اما قبل از وارد شدن پیرزنی مرموز که پیشگوی دهکده بود است (احتمالا گایا بوده است) کریتوس را از ورود به معبد منع کرد و به او هشدار داد که در صورت ورودش به معبد نفرینی همیشگی در انتظارش خواهد بود . اما کریتوس به حرف های پیرزن اعتنا نکرد ، او را کنار زد و وارد معبد شد ، چشمانش را بست و هرکسی را که در معبد بود قتل عام کرد اما نفرینی که پیرزن از ان یاد کرده بود اتفاق افتاد و چهره ی اخرین قربانیان کریتوس برای همیشه بر ذهنش هک شدند . بله کریتوس با دست خود همسر و فرزند خود را به قتل رسانده بود . او به محض اینکه این کار وحشیانه را انجام داد به خود امد و چیزی جز جسم بی جان همسر و فرزند خود را مشاهده نکرد . اصلا قرار نبود انها در دهکده باشند ،کریتوس انها را به اسپارتا برده بود و از حضور انها در انجا مطمئن بود . اما چه کسی انها را به این دهکده اورده بود ؟ چه قصدی از این کار داشت ؟ در همان لحظه کریتوس به ماهیت پست اریس پی برد و تازه فهمید که به یک هیولا تبدیل شده است و ارزو میکرد که ای کاش توسط فرمانده بربریان از بین می رفت و برده اریس نمی شد تا او را به اهداف شومش برساند . در همین هنگام اریس در اتش معبد ظاهر شد تا دلیل این کار خود را برای کریتوس توضیح دهد ، اما دلیلی وجود داشت تا کریتوس خود را برای کشتن خانواده اش راضی کند؟ دلیل اریس از این کار این بود که کریتوس هیچ دلبستگی عاطفی به کسی نداشته باشد و فقط به اریس فکر کند ، اما هرگز فکرش را نمی کرد که با این کار اتش یک کینه ی ابدی را دل کریتوس روشن می سازد . کریتوس قسم خورد که انتقام خود را از اریس بگیرد و دیگر به او خدمت نکند . پس از اینکه او از معبد خارج شد ، اتش اجساد خانواده او را سوزاند و خاکستر انها با نفرین پیشگو بر تن کریتوس نشست و بدن او را مانند روح سفید کرد تا نشانه ای از عمل زشتش باشد تا هرکس که او را میبیند به کاری که کرده است پی ببرد. از ان شب به بعد کریتوس به روح اسپارتا تبدیل شد . یعنی همه چیز تمام شده است ؟؟؟ یعنی تمام تلاش های کریتوس در یک لحظه تباه شده است؟؟؟ ایا این است عدالت خدایان؟!!! پس از اینکه کریتوس خود را به اریس رساند ، اریس پاندورا را در دست داشت و از دیدن کریتوس متعجب شده بود ، باور اینکه کریتوس از دنیای مردگان برگشته است برای اریس سخت بود ، سپس اریس روی به بارگاه زئوس ، پدرش در بالای کوه المپ کرد و با لحنی تمسخر امیز گفت : این تمام کاری بود که می توانستی انجام دهی پدر ؟؟؟ که یک انسان فانی برا از بین بردن خدای جنگ بفرستی ؟؟ در همین لحظه کریتوس با پرتاب یک صاعقه به طرف جعبه باعث جدایی جعبه از دستان اریس شد و بلافاصله در جعبه را گشود ، اینجا بود که قدرت پاندورا پس از هزارن سال ازاد گشت و کریتوس را هم انداره اریس کرد ، اریس جا خورد و به کریتوس گفت تو هرگز نمی توانی تصور کنی که یک خدای واقعی چگونه است در همین لحظه 6 شمشیر از پشت اریس بیرون زد و او را تبدیل به موجودی عجیب ساخت که کریتوس تصورش را نمی کرد . داستان قسمت دوم بازی اکنون کریتوس یکی از خدایان المپ محسوب می شد و این امر به مزاق دیگر خدایان چندان خوشایند نبود زیرا در هر حال کریتوس یک انسان بود که به این مقام نایل شده بود و همچنین اریس با خدایان دیگر خویشاوندی نزدیکی داشت که این امر در مورد کریتوس صدق نمی کرد . اما نکته ی دیگری که روابط بین خدایان و کریتوس را تیره ساخته بود شخصیت و حس قدرت طلبی وی بود و خدایان هم دقیقا از همین ویژگی شخصیتی کریتوس بیم داشتند چرا که او قبلا یکی از مهم و قدرتمند ترین خدایان یعنی خدای جنگ را از بین برده بود و انها از ترس وجود این احتمال که به سرنوشت اریس دچار شوند با کریتوس رابطه خوبی نداشتند . زئوس با شنیدن همچین جمله ای از کریتوس شمشیر را تا اخرین حد وارد شکم کریتوس کرد و کریتوس در اخرین نفس هایش به زئوس گفت مطمئن باش بهای این کارت را خواهی پرداخت . همچنین زئوس توسط قدرت شمشیر تمامی سربازان کریتوس را از بین برد. بله کریتوس بار دیگر مرد و به اغوش هادس رفت اما این بار گایا مادر تایتانها و راوی داستان بود که ناجی کریتوس شد و جان او را نجات داد . همانطور که میدانید گایا خود از نسل تایتانها بود و از طرفی زئوس به علت کینه ی دیرینه ای که از پدرش یعنی کرونوس داشت اکثر تایتانها را از بین برده بود و به تحقیر و مجازات انان می پرداخت ، همان گونه که پیش تر خدایان از کریتوس به عنوان وسیله ای برای رسیدن به هدفشان که چیزی جز مرگ اریس نبود رسیده بوند این بار گایا با حمایت از کریتوس قصد داشت تا قدرت را از خدایان بگیرد که همگی هم پیمان زئوس بودند تا نسل تایتانها را از بین ببرند . گایا به کریتوس گفت من خود جان زئوس را نجات داده ام و او را پرورش دادم ، به او در ازادی برادران و خواهرانش و رسیدن به قدرت کمک کردم اما اکنون او به خاطر کینه ای که از کرونوس دارد تمامی تایتانها را از بین خواهد برد . سپس کریتوس را دعوت به اتحاد کرد و گفت تو باید جلوی این کار را بگیری ، اما ابتدا باید سرنوشت خود را تغییر دهی چرا که اکنون سرنوشت تو سرنوشت همه ی مردم و تایتانها است ، تو باید به جزیره ی خلقت بروی و زمان را به عقب برگردانی و از مرگ خود به دست زئوس جلوگیری کنی ، سپس گایا زخم های به جا مانده از شمشیر زئوس در بدن کریتوس را التیام بخشید و کریتوس مجددا به دنیای رویین یا زندگان بازگشت. اما در بین راه پگاسوس به علت درگیری با پرندگان زئوس که سربازان کنترل انها را بر عهده داشتند از مسیر منحرف می شود و به دام Typhon یکی از تایتان ها می افتد ، و در زیر دستان Typhon گیر می کند ، اما کریتوس از مهلکه می گریزد و به جستجو در غارهای تودرتوی Typhone به دنبال راهی برای ازاد کردن پگاسوس مگردد . در بین راه کریتوس با Prothemus (پروتمئوس) یکی از خدایان سابق مواجه می شود و او را در برف و کولاک بسیار شدیدی می یابد در حالی که پرنده گوشتخوار در حال خوردن دل و روده ی پروتمئوس است ، دلیل این وضعیت را از او جویا می شود و او در جواب می گوید به دلیل اعطا کردن اتش المپ به مردم عادی زئوس او را به این عذاب دچار ساخته به این صورت که او فانی است و هرروز این پرنده گوشتخوار او را می خورد و مجددا روز بعد زنده میشود و عذاب می کشد ، او از کریتوس خواهش می کند تا او را بکشد و به این عذاب پایان دهد اما کریتوس در ان لحظه سلاحی در اختیار نداشت تا این لطف را در حق او بکند به همین دلیل دوباره به جستجو در غار ها می پردازد تا راهی برای رهایی پگاسوس و کشتن پروتمئوس پیدا کند که این بار با مقاومت typhon مواجه میشود که قصد دارد با ارسال بادهای شدید که همان فوت معمولی Typhon به شمار رفت کریتوس را از بین ببرد . کریتوس برای رهایی از این وضعیت چشم های Typhon را کور می کند تا نتواند کریتوس را ببیند و با این کار Typhon's bane یا همان تیروکمان را از چشمان او به دست می اورد ، اکنون سلاحی که برای از بین بردن پروتمئوس نیاز داشت را به دست اورده بود و دوباره مقابل او بازگشت و با زدن یک تیر او را درون اتشی بزرگ انداخت تا برای همیشه از بین رود اما این کار بسیار به نفع کریتوس تمام شد زیرا از خاکستر او قدرت فوق العاده Rage of titan ازاد شد و اکنون کریتوس توسط این قدرت می توانست دستان Typhon را تکان دهد و پگاسوس را ازاد سازد . کریتوس پس از ازاد کردن پگاسوس جزیره خلقت را می یابد و جستجوی خود برای پیدا کردن خواهران سرنوشت در این جزیره اغاز می کند . اما در طول مسیر به یکی از جنگجویان و سرداران بزرگ یونان یعنی Theseus (تسئوس) برخورد می کند که پسر پوزئیدون است و از او میخواهد تا با او بجنگد و تکلیف بزرگترین جنگجوی یونان را مشخص سازد . اما این جنگ ، جنگی ناعادلانه بود چرا که انواع و اقسام از سربازان خدایان در این جنگ به تسئوس کمک می کردند اما باز هم با وجود این شرایط شکست تسئوس برای کریتوس کار چندان سختی نبود البته ناگفته نمامند کریتوس برای ورد به یک در و ادامه ی راه چاره ای جز کشتن تسئوس نداشت چرا که کلید این در، نزد تسئوس بود . کریتوس پس از شکست تسئوس وارد در می شود و قدرت cronos rage یا خشم کرونوس را به دست می اورد که مانند رعدو برق است . کریتوس در ادامه با Euryale خواهر medusa که او را در قسمت اول بازی کشته بود برخورد می کند که برای انتقام خواهرش سعی در کشتن کریتوس می کند اما به سرنوشتی مشابه با خواهرش روبرو می شود و سرش از تنش جدا میشود تا دوباره قدرت Head of Euryale را برای کریتوس به ارمغان بیاورد که توسط ان قادر بود تا دشمنان را به سنگ تبدیل کند . کریتوس درا دامه با دشمنان زیادی همچون پادشاه بربریان که به خواست خدایان از عالم مردگان برای مبارزه با کریتوس برگشته بود مبارزه می کند همچنین با perseus که همانند کریتوس به دنبال خواهران سرنوشت بود درگیر می شود و در پایان این سری از مبارزاتش در جزیره با Icarus مردی که حالت دیوانگی داشت و تا مرز جنون پیش رفته بود برای به دست اوردن بال هایش که از پر ساخته شده بودن و با موم به بدنش چسبیده بودن مبارزه می کند . انها از مکانی به نام صخره خاموش سقوط می کنند و در حالت سقوط به درگیری با هم می پردازند که کریتوس موفق میشود بال های ایکاروس را از بدنش جدا کرده و خود را به اراضی Atlas (اطلس) یکی از بزرگترین تایتانها برساند . اطلس یکی از تایتانهای بود که توسط زئوس محکوم شده بود بر اینکه اسمانها را بر دوش بکشد. کریتوس با شنیدن این حرفها از زبان سرباز بسیار ناامید به ادامه ی راه می شود به طوری که وقتی که به Kraken (هشت پای افسانه ای در یونان باستان ) می رسد و کراکن یکی از پاهای خود را به دور او می پیچد و می فشارد هیچ عکس العملی از خود نشان نمی دهد و خاطرات گذشته را به یاد می اورد اما این بار هم گایا به کمک او می اید و به او الهام می کند که او تسلیم ناپذیر است و وعده ی نابودی زئوس را به او می دهد و به کریتوس می گوید این تازه اغاز جنگی بسیار بزرگ است. سپس کریتوس به خود می اید و با استفاده از شمشیر های اشوبش و فنون منحصر به فرد و مرگبارش کراکن را از پای در می اورد و وارد قصر خواهران سرنوشت می شود . جایی که سه خواهر از کارگاه ریسندگی سرنوشت محافظت می کردند و نخ سرنوشت هر انسان و خدایی را در ان می تنیدند . یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:کتاب,جن,the meyesteri world of jinn,جنیه,موجودات فرا زمینی, ماورای طبیعت,, :: 14:46 :: نويسنده : alejandro calvo
همزاد چیست ؟همزاد و جنبختک چيست؟داستان کوتاه درباره جن وزندگي آنها : خاک و آتشعجایب زندگی جن ها به روایت بزرگانداستان کوتاه در مورد جن ها : خر فراریداستان کوتاه در مورد جن ها : حمامداستانی کوتاه در مورد جن : بادکنکدانستنیهای دنیای جن ها قسمت هفتمدانستنیهای دنیای جن ها قسمت ششمدانستنیهای دنیای جن ها قسمت پنجمدانستنیهای دنیای جن ها قسمت چهارمدانستنیهای دنیای جّن ها قسمت سومدانستنیهای دنیای جّن ها قسمت دوّمدانستنیهای دنیای جّن ها قسمت اولدوستان عزیز نظر یادتتون نره.............. یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:, :: 14:23 :: نويسنده : alejandro calvo
یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:رپ,رپ,رسوش,هیچکس,فول آلبوم,رپ سنتی,رپ فارس,قاطی یونایتد,دانود,, :: 14:15 :: نويسنده : alejandro calvo
این هم فول آلبوم پدر رپ فارس سروش هیچکس که قدمه محکمی رو تو رپ سنتی برداشته که من به شخصه از این سبک خیلی خوشم میاد آلبوم جنگل آسفالت ---------------------------- ---------------------------- تک آهنگ ها بروبکس 021 پرا ازم بدت میاد - دیس بک یار2 هر طور شده میگم F t (DaDa group)Sorena Sezar Ft Kianosh Rial Ft Enzo حواست باشه Ft Saeghe(Mofles) Ft Shoghal حواست باشه تند Ft Saeghe(Mofles) Ft Shoghal همون Ft_Hooman |
موضوعات آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
|||||||||||||||||
![]() |