(...)
JİYANEM KÜRDİSTAN
یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:, :: 19:21 :: نويسنده : alejandro calvo
خوردنی باشد: مثل عسل یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:, :: 19:17 :: نويسنده : alejandro calvo
کنون رزم جومونگ و رستم شنو، دگرها شنیدستی این هم شنو به رستم چنین گفت اون جومونگ! ندارم ز امثال تو هیچ باک رستم انگار بهش برخورد، یهو قاطی کرد و گفت: منم مرد مردان ایران زمین جومونگ چشماشو اونطوری گشاد کرد و گفت: تو را هیچ کس بین ایرانیان در اینحال رستم پهلوان، لوتی نباخت و شروع به رجز خوانی کرد: چنین گفت رستم به این مرد جنگ بعد از رجز خوانی رستم پهلوان، جومونگ از پشت تپه ای که آنجا پنهان شده بود آمد: جومونگ آمد از پشت تل سیاه و بعد از حرفهای جومونگ درد دل رستم آغاز گردید: و این شد که رستم سخن تازه کرد و اینچنین شد که دو پهلوان همدیگر را در آغوش گرفتند و بر حال خود گریه سر دادند: بگذار تا بگرییم چون ابر در بهــــــاران سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:, :: 20:16 :: نويسنده : alejandro calvo
سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:, :: 20:4 :: نويسنده : alejandro calvo
دوستان عکس هایی که من قرار میدم اکثرا حجمشون بالا هست به علت کیفیت بالا پس لطفا کمی صبر کنید برای لود شدن عکس ها.
شکر،تو یکی رو دارم کنارم.
4 آذر 1391برچسب:, :: 14:19 :: نويسنده : alejandro calvo
1-مناسک مذهبی و مراسم آیینی در تمام جهان میان تمام پیروان مذاهب رواج دارد. در واقع برگزاری مناسک مذهبی یکی از جلوه های حضور و بروز ایمان و عقیده پیروان ادیان و مذاهب به باورهای خود است. مسلمانها ، مسیحیان، بودایی ها، هندو ها، یهودی ها ، زردشتی ها و حتی یاورمندان به آیین های قبایلی هر کدام دارای مناسک و مراسم آیینی هستند که کارکرد معنوی و اجتماعی توامان دارند. اگرچه در قرن18، 19 و اوایل قرن بیستم، تمدن غرب با نگاه عقل بورژوازی و ابزاری هر کدام از ادیان و آیین هایشان را با چوب ناسازگاری با خرد بشری و ترویج خرافه می راند و الهه دانش را به عنوان تنها معبود پرستش می کرد، اما در دوران پسا مدرن با زیر سوال رفتن حتمیت عقلانیت مدرن و نقدهای جدی درباره قطعیت و حتمیت عقل بشری و لزوم پذیرش چندگانگی در نگاه و ترویج چند فرهنگی به عنوان یکی از اصول جوامع مدرن، نگاه جدیدی به انجام مناسک و آیین های مذهبی مطرح شد. 2- در سال های اخیر بر پایه نظریات تکثر فرهنگی تمدن مدرن غرب این آیین ها . مناسک را به عنوان میراث فرهنگی مشترک اجتماعات انسانی پاس می شمارد.
عنصر آگاهی بخش عاشورا به گونه ای است که تمام مستبدان و رژیمهای دیکتاتوری از برگزاری آن به عنوان خطری برای امنیت خود یاد می کنند
3-در این فضا که بر حفظ میراث فرهنگی بشر تاکید و انجام آیینها و مناسک مذهبی به عنوان حق بنیادین اجتماعات و افراد تاکید می شود، حمله به مساله مناسک محرم و عاشورا که بر پایه باورهای اصیل و آرمانخواهانه ما شیعیان بنیان نهاده شده است از تناقاضات رفتاری اردوگاه سرمایه داری است. اگرچه امروزه تمام آیین های مختلف ادیان به نام چندگانگی و تکثر پاس داشته و حتی برای آن تبلیغ و برنامه ریزی می گردد، اما مناسک محرم با واکنش بسیار منفی رسانه ای و سیاسی اردوگاه استکبار-سرمایه داری روبرو می شود. به نظر می رسد عنصر آگاهی بخش حادثه عاشورا که شورش را علیه تمام نمادهای عبودیت انسان دربرابر شیطان تبلیغ می کند از نکات مهمی است که نظام سرمایه داری و استکبار را نسبت به این مناسک حساس کرده است. در واقع بر خلاف بسیاری مناسک و آیینهای مذاهب دیگر که حالتی تخدیری و یا سرگرم کننده دارد ، توجه به پیام حادثه عاشورا عنصر خودآگاهی بشر نسبت به شبکه های قدرت و ثروت را که او را به عبودیت غیر از خدا می کشانند، نتایج رهایی بخشی برای انسان دارد. در واقع مناسک ماه محرم و عاشورا به انسان معاصر می آموزد که چگونه می بایست دربرابر نیروهای مسخ کننده انسان که هویت او را به عنوان بنده خدا و خلیفه او بر زمین هدف گرفته اند، ایستاد و دربرابر آن شورید. 4- این پیام عاشورا در واقع پیام تسلیم نشدن دربرابر نظام استکباری-سرمایه داری است و عناصر معنایی مقاومت را در بر دارد. لذا نظام سرمایه داری و جبهه استکبار برخورد با این مناسک را در دو سطح دنبال می کند. سطح اول سطح برخورد رسانه ای است. در سطح برخورد رسانه ای ما دو استراتژی رو برو هستیم.
تبلیغ بر مسائلی مانند غیر عقلایی بودن انجام مناسک: چرا باید بر اتفاقی که 1400 سال قبل انجام شده گریه کرد؟ مسائل داخلی اعراب به ما ربطی ندارد و یا این گونه مراسم اندوهناک هویت شاد ایران قبل از اسلام را از بین برده مضمون هایی استکه این روزها بسیار از آن می شنویم
راهبرد اول آنها معطوف به عرصه داخلی ایران است. جبهه رسانه ای استکبار جنگ نرمی را درباره مفاهیم و مناسک محرم در وب سایتها، خبرگزاری ها و شبکه های اجتماعی خود طراحی و اجرا کرده اند. تبلیغ بر مسائلی مانند غیر عقلایی بودن انجام مناسک، چرا باید بر اتفاقی که 1400 سال قبل انجام شده گریه کرد؟ مسائل داخلی اعراب به ما ربطی ندارد و یا این گونه مراسم اندوهناک هویت شاد ایران قبل از اسلام را از بین برده مضمون هایی است که این روزها بسیار از آن می شنویم. راهبرد دوم تبلیغ علیه مراسم عاشورا برای مخاطب غیر شیعه و یا مسلمان در سطح رسانه هاست. تاکید بر برخی مناسک خرافی مانندقمه زنی و معرفی آن به عنوان جوهر مناسک عاشورا از یکی از شگردهای این رسانه هاست. 5- سطح نهایی برخورد ، برخورد خشن و حذفی با برگزار کنندگان مراسم و مناسک عاشوراست. رضاشاه در ایران به عنوان یکی از مهره های استعمار برخورد حذفی با مراسم عاشورا را با ممنوعیت برگزاری مراسم روضه و سوگواری کلید زد. پس از پیروزی انقلاب به لطف ایجاد نظامی مذهبی و عاشورا محور شیعیان ایران توانستند با فراغ بال به انجام مناسک و مراسم عاشورا اقدام کنند اما جبهه استکبار که از نفوذ فرهنگ عاشورا به سایر کشورهای اسلامی به ویژه شیعه هراسناک بود نسبت به برخورد خشن با آن اقدام کرد. عنصر آگاهی بخش عاشورا به گونه ای است که تمام مستبدان و رژیمهای دیکتاتوری از برگزاری آن به عنوان خطری برای امنیت خود یاد می کنند. صدام برگزاری مناسک عاشورا را محدود کرد. امسال دیکتاتور بحرین برگزاری مراسم عاشورا توسط شیعیان را با شدیدترین فشارها همراه کرد. در جمهوری آذربایجان دولت سکولار غربگرای علی اف برگزاری مراسم را میان شیعیان علاقه مند محدود ساخت و شبکه تروریسم بین الملل که دارای پیوندهای واضح با نظام استکباری هستند عملیات های تروریستی را علیه عاشوراییان در افغانستان و عراق ترتیب دادند. 6-نهایتا به نظر می رسد فرهنگ عاشورا که حاوی مهم ترین عناصر معنایی مقاومت دربرابر نظام استکبار است با مقاومت و برخورد در دو سطح روبرو شده است . سطح رسانه ای و نرم و برخورد فیزیکی و سخت. این دو سطح برخورد نشانگر این است که علی رغم شعار چندفرهنگی و احترام به تمام مناسک مذهبی از سوی اردوگاه سرمایه داری، عاشورا به علت ماهیت آگاهی بخش و فراخواننده به عمل خود با برخورد و هجمه سنگین روبرو می باشد. التماس دعا دارم .یا حسین 4 آذر 1391برچسب:, :: 14:19 :: نويسنده : alejandro calvo
![]() ![]() اهمیت بحث واقعه کربلا در اینست که حادثه عاشورا چه نوع حادثه ای است و از چه مقوله است؟ آیا از نظر اجتماعی یک انفجار بدون هدف بود مانند بسیاری از انفجارها که در اثر فشار ظلم و تشدید سختگیریها رخ می دهد و احیاناً به وضع موجود کمک می کند، و یا یک تصمیم آگاهانه و هوشیارانه نسبت به اوضاع و احوال موجود و نسبت به آثار و نتایج این حرکت بود؟ و در صورت دوم آیا یک قیام و نهضت و انقلاب مقدس بود یا یک دفاع شرافتمندانه مقدس؟ یعنی آیا هجوم بود یا دفاع؟ آیا کاری بود که از طرف امام شروع شد و حکومت وقت می خواست آنرا سرکوب کند، و یا او از طرف حکومت وقت مورد تجاوز قرار گرفت و او بجای سکوت و تسلیم، شرافتمندانه از خود دفاع کرد؟ التماس دعا دارم .یا حسین 4 آذر 1391برچسب:, :: 14:19 :: نويسنده : alejandro calvo
![]() اول محرم ؛ آغاز ماه حزن و اندوه اهل بیت علیهمالسلام التماس دعا دارم .یا حسین 4 آذر 1391برچسب:, :: 14:19 :: نويسنده : alejandro calvo
دیدگاه دکتر شریعتی شریعتی نسبت به واقعه عاشورا نگاهی ویژه دارد. وی نمیپذیرد که امام حسین علیهالسلام برای یک حرکت نظامی و سیاسی، همانند حرکت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و علی علیهالسلام در احد و صفین به پا خاسته باشد. امام در شرایطی قرار دارد که نه میتواند بجنگد و نه ساکت بنشیند؛ نه سلاحی دارد و نه سربازی. حتی کسی از بنیهاشم هم نیست که با او همصدا شود. بنابراین تنها وسیلهای که میتواند اسلام را نجات دهد و در جامعه تحرکی ایجاد کند، کشته شدن است. مبنای استدلال شریعتی در این باره، عبارتی از نهجالبلاغه است: «والشهادة استظهارا علی المجاهدات». از نظر شریعتی، فلسفه شهادت آن هم از نوع شهادتی که شهید فقط به خاطر کشته شدن میرود، جهاد و مخاصمه نیست، این است: شهید به خاطر آشکار شدن آنچه انکار و کتمان شده است، کشته میشود. از دیدگاه وی آنچه انکار شده است و در واقع اولین انحراف به حساب میآید، جدا کردن اسلام به عنوان یک دین از پایگاه اجتماعی آن است. اسلام علاوه بر رستگاری فردی، دارای رسالت دیگری است و آن ایجاد یک امت است؛ جامعهای با زیربنای قسط و نفی اشرافیت، تضاد طبقاتی، استثمار نیروی کار به وسیله پول، و با یک روبنای امامت، نفی استبداد و حاکمیت فردی است. از نظر شریعتی، این انحراف نخست با طرح کردن اصل اجماع آرای مردم و پیش آوردن جریان سقیفه آغاز شد و بهتدریج خلافت به جای امامت قرار گرفت و بعد از مرگ معاویه تبدیل به وراثت گردید دیدگاههای شهید مطهری دیدگاه ایشان شباهت قابل ملاحظهای با نظرگاه شریعتی دارد. مطهری کلید شخصیت امام حسین علیهالسلام را حماسه میداند. وی نیز همچون شریعتی، حرکت امام از مدینه به مکه را نه به جهت امنیت، بلکه به واسطه اعلام مخالفت با بنیامیه و یک حرکت تبلیغاتی میداند. مطهری عقیده دارد که حسین، خونین شدن این صحنه را میخواست و خودش آن را رنگآمیزی میکرد؛ اهلبیت خود را همراه برد تا صحنه کربلا را داغتر کند و آنها را با دست دشمن تا قلب حکومت شام میفرستد تا این صدا به عالم برسد.مطهری سه عامل را در قیام عاشورا مؤثر میداند: تقوای امام در پاسخ منفی او به تقاضای نامشروع یزید (بیعت)، دعوت کوفیان از امام که حجت را بر امام تمام میکرد، امر به معروف و نهی از منکر. مطهری امام علیهالسلام را در عامل اوّل مدافع میداند و در عامل دوّم متعاون و در عالم سوم مهاجم و انقلابی. ایشان دعوت مردم کوفه را علّت قیام امام نمیداند؛ بلکه نهضت امام را علت دعوت کوفیان میشمارد. دیدگاه دکتر شهیدی دیدگاه ایشان اجزای قابل ملاحظهای از دو دیدگاه متعارض پیشین را در خود جای داده است. وی دو علّت را برای قیام امام حسین ذکر میکند: اوّل، دعوت کوفیان؛ دوّم، اطلاع امام از کینه یزید و خطر جانیای که از جانب او احساس میکرد. امام کسی است که به حکم قرآن رفتار میکند و خواهان عدالت است. ایشان از پیمانشکنی کوفیان آگاه است؛ امّا نامههای فراوان مردم کوفه، حجت را بر وی تمام کرد. امام سیاستمداری نیست که به پایان کار بیندیشد. اگر حساب پایاننگری سیاسی در پیش بود، محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم نیز نباید بهتنهایی در برابر بزرگان حجاز برخیزد و آنان را از بتپرستی بازدارد. وانگهی، او از کینه یزید نسبت به خود آگاه بود و میدانست که اگر در مکه و مدینه بماند، کشته میشود. همچنین خاندان قریش را با خود برد؛ چراکه اگر در مکه میماندند و کشته میشدند، هیچ عکسالعملی به دنبال نداشت و تأثیری که از سوی زینب و سایر اسرا در اجتماع کوفه و شام نهاده شد، رخ نمیداد دیدگاه نویسنده کتاب شهید جاوید صالحی معتقد است که امام حسین علیهالسلام مترصد فرصت بود تا پس از مرگ معاویه به اقداماتی در جهت اصلاح اوضاع مسلمانان دست زند. بیعدالتی و فساد همهجانبه دستگاه اموی به شکلی بود که قیام را ایجاب میکرد؛ چون امام جانشین پیامبر است و در آنجا که شرایط مساعد باشد باید زمامداری مردم را بپذیرد و در سایه قدرت حکومت، قوانین دین را اجرا کند؛ زیرا گرفتن حق واجب است، خصوصا حقی که جنبه اجتماعی و عمومی داشته باشد و به سعادت و شقاوت مردم مربوط شود.بنابراین از نظر صالحی قیام امام در مقابل حکومت یزید نه تنها معقول، که واجب است. اما این کلید معمای عاشورا نیست؛ بلکه مهمترین مسألهای که منجر به قیام عاشورا میشود، تهاجم حکومت اموی علیه امام حسین علیهالسلام است. در واقع، امام تقریبا در طول مدتی که یزید سعی دارد از طریق حاکم مدینه از او بیعت بگیرد تا زمان شهادتش وضعیت تدافعی دارد و امور همه بر او تحمیل میشود؛ جز اینکه در هنگام حرکت امام به کوفه، جنبه قیام هم مدّ نظرش بوده است.در واقع حرکت امام حسین چهار مرحله دارد: ۱٫ هجرت از مدینه و تصمیم بر ماندن در مکه؛ ۲٫ تصمیم حرکت به کوفه تا برخورد با حُر؛ ۳٫ از برخورد با حر تا شروع جنگ؛ ۴٫ مرحله جنگ. در تمامی این مراحل، امام موضع دفاعی داشته است؛ امّا در مرحله دوم چون شرایط مساعد بود، جنبه تشکیل حکومت نیز مدنظر بوده است. در این مرحله شرایط پیروزی مهیا بود: نامههای مردم کوفه، ضعف حکومت، رنجش مردم، آمادگی افکار عمومی و…؛ ولی حوادث پشت پرده که از مجرای طبیعی قابل پیشبینی نبود، اوضاع عراق را تغییر داد. التماس دعا دارم .یا حسین 4 آذر 1391برچسب:, :: 14:19 :: نويسنده : alejandro calvo
مىگويند: شما در عصر فضا و اتم زندگى مىكنيد آنگاه بر كسى اشك مىريزد كه صدها سال پيش در گذشته است و بر مزارهايى سفر مىنماييد كه چيزى جز صخره و سنگ نمىباشد؟؟در پاسخ مىگوئيم:«چنانكه گفتهاند: «بعد زمان» را در «ابديت» اثرى نيست ابديت را در ماوراى زمان ـ در عرصهاى برتر از زمان ـ حكومت است ابديت هميشگى است. جاودانان رهبران بزرگ بشريت به ابديت تعلق دارند، از اين رو قرنها نيز در طول حيات معنوى آنان، مفهوم متداول خود را از دست مىدهند
(۱)حسين بن على (عليه السلام) از زمره جاودانان از رهبران بزرگ بشريت است سخن از وى سخن از تاريخ نيست سخن روز است. سخن از ابديت است سخن از هميشگى خروشان و شكوفا و پر فروز است.اين زنده جاويد نزديك چهارده قرن ـ به حساب تاريخ ـ پس از مرگ جسمانيش همچنان امروز نيز بر دلها حكومت مىكند و هنوز پرتو وجودش نه تنها در حيات ما بلكه در حيات جهان معاصر ودر عصر فضا و اتم «حوادث بى نظير» ايجاد مىكند و به صورت يكى از «شور انگيزترين حماسههاى تاريخ بشريت» در آمده و همه ساله نيرومندترين امواج احساسات ميليونها انسان را در اطراف خود بر مىانگيزد و مراسمى پرشورتر و هيجان انگيزتر ازهر مراسم ديگر به وجود مىآورد .راستى چرا به اين حادثه تاريخ كه شايد در تاريخ مشابه فراوان دارد ـ اهيمت داده مىشود؟ ! چرا مراسم بزرگداشت اين خاطره هر سال پرشكوهتر و پرهيجانتر از سال پيش برگزار مىگردد؟ اين همه تعظيم و تكريم و سپاس اين همه سوز و گداز پس از چهارده قرن، آخر براى چيست؟ آن را چه معنائى است؟!حقيقت اين است كه اين زنده جاويد پس از قرنها، همچنان بر قلبهاى انسانهاى آزاده قدرتمندانه حكومت مىكند و در جامعه «موج معنوى» ايجاد مىنمايد. حتى هنوز هم به طور عميق يك قدرت محرك معنوى و يك نيروى كنترل اجتماعى بزرگ به شمار مىرود.اما از زيارت زيارتگاههاى مقدس هرگز سنگها و صخرهها هدف و غايت نمىباشند چه اگر غرض خود آنها مىبود همين كوهها سر به فلك كشيده انسان را از مشقت سفر و طى راههاى طولانى بى نياز مىساخت پس مقصود بالذات صاحب مزار است وبزرگ داشتن سنگها به جهت شرف انتساب به صاحبان آن مزارها است مانند محترم داشتن جلد قرآن كريم وسنگها و آجرهائى كه خانه كعبه ومسجد رسول خدا (صلى الله عليه و آله) و ساير اماكن مقدس از آنها ساخته شده است .الان مىبينيم كه دولتها و ملتها در حفظ مقبرههاى شخصيتهاى بزرگ خويش مىكوشند و به دور آنها هاله تقديس مىكشند.
در تاريخ نوشتهاند هنگامى كه سر مبارك حسين (عليه السلام) را به نزد يزيد آوردند وى در مجلس شراب حضور داشت اتفاقا قاصدى از طرف پادشاه روم به مجلس يزيد بار يافت و سر مبارك حسين (عليه السلام) را درمقابل يزيد مشاهده كرد و چون دانست كه آن سر مبارك به حسين (عليه السلام) تعلق دارد عمل يزيد را به شدت نكوهش نمود و گفت اى يزيد داستان «كليساى حافر» را شنيدهاى؟ گفت چگونه است؟ رومى گفت: در پيش ما مكانى است كه گويند خر عيسى از آنجا گذر كرده است در آنجا كليسائى بنا نهادهاند كه نام آن به سم خر عيسى منسوب بوده و به كنيسه حافر «سم» شهرت دارد ما هر سال به زيارت آنجا مىرويم و نذورات خود را به آنجا اهدا مىكنيم. روى اين حساب اى يزيد من گواهى مىدهم كه تو خطا كارى و از راه راست به دورى! يزيد خشمگين شد و به كشتن قاصد فرمان داد رومى به سوى سر نازنين حسين (عليه السلام) رفت و آن را بوسيد و شهادتين بر زبان جارى كرد و سپس او را گرفتند و بر در قصر به دار كشيدند.(۲)زيارت، ارتباط روحى زائر با صاحب قبر است زائر قبر ابا عبد الله الحسين (عليه السلام) با آن حضرت تجديد بيعت مىنمايد و لذا ائمه اطهار عليهم السلام با توصيه و ترغيب به زيارت سالار شهيدان اين نهضت مقدس را براى هميشه زنده و جاويد نگهداشتهاند البته زيارت همه امامان مورد تأكيد است ولى رواياتى كه در ترغيب وتشويق زيارت امام حسين (عليه السلام) رسيده فوق العاده زياد است امامان با اين توصيهها در صدد آن بودند كه شيعيان پيوستگى عملى با اهداف آن بزرگوار داشته باشند. امام سجاد (عليه السلام) كه خود چندين بار مخفيانه به زيارت سالار شهيدان رفته در گفتار خويش نيز سفارش زيادى به زيارت امام حسين (عليه السلام) داشته است. «ابو حمزه ثمالى» گويد: از امام سجاد (عليه السلام) در مورد زيارت امام حسين (عليه السلام) پرسيدم، حضرت فرمود:«زُره كل يوم فان لم تقدر فكل جمعة فان لم تقدر فكل شهر فمن لم يزره فقد استخف بحق رسول الله (صلى الله عليه و آله)(3) «هر روز آن حضرت را زيارت كن، اگر نمىتوانى هفتهاى يك بار، اگر نمىتوانى ماهى يكبار، پس كسى كه اصلا آن حضرت را زيارت نكند، درحقيقت حريم رسول الله را خفيف شمرده است».ولى مهمتر از سوگوارى و زيارت آشنايى به مكتب امام حسين و شهداى كربلا و پيوستگى عملى به اهداف بلند آن بزرگوار است. مهم پاك بودن و پاك زيستن و درست انديشيدن و تأسى عملى به او است التماس دعا دارم .یا حسین 4 آذر 1391برچسب:, :: 14:19 :: نويسنده : alejandro calvo
حسین جان: سائل و سینه زن و سیب ، سحر ، سوره ی فجر سوز دل بهر عزای تو دمادم داریم... هفت سین کرمت جور همیشه آقا... ما فقط یک "سفر کرب و بلا" کم داریم... 4 آذر 1391برچسب:, :: 14:19 :: نويسنده : alejandro calvo
رونمایی از ضریح مطهر امام حسین(ع) درقم: ضریح مطهر حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام با حضور رئیس دفتر مقام معظم رهبری و رئیس مجلس شورای اسلامی پنج شنبه ششم مهر ماه رونمایی شد.به گزارش خبرگزاری فارس از قم پس از 5 سال تلاش بیوقفه، در فضایی آکنده از نور معنویت و با حضور عاشقان حضرت سیدالشهدا(ع) ضریح مطهر آن حضرت در قم رونمایی شد.این ضریح مطهر پس از رونمایی به مدت 20 روز در معرض دید عموم مردم قرار خواهد گرفت و سپس برای نصب به کربلای معلی انتقال داده خواهد شد.در مراسم رونمایی این ضریح مطهر علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در سخنانی از همکاری مسئولان عراقی و تلاش دستاندرکاران ساخت این ضریح تقدیر کرد.حجتالاسلام محمدیگلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری، محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و جمعی از مسئولان عتبه حسینی از میهمانان ویژه این مراسم بودند. هیئت امناء ساخت ضریح مطهر امام حسین(ع) آخرین دیدار عمومی از ضریح مطهر را از روز سه شنبه 11 مهرماه تا 25 مهرماه اعلام کردند که در این مدت علاقمندان و ارادتمندان به سیدالشهداء از سراسر کشور میتوانند با حضور در محل کارگاه ساخت ضریح امام حسین(ع) واقع در قم: بلوار امین مدرسه علمیه معصومیه از آن بازدید کنند. التماس دعا دارم .یا حسین 4 آذر 1391برچسب:, :: 14:19 :: نويسنده : alejandro calvo
عصر عاشورا قضایا به پایان می رسد. عمربن سعد شب حرکت نمی کند، چرا؟ برای اینکه کارهایی از نظر خودش و سپاهیان خودش دارد، مخصوصا دفن کردن اجساد کشته های سپاه خودش. شب را ماند و فردا که روز یازدهم بود حرکت کرد. یـاااااااااااااااا زینب. التماس دعا دارم .یا حسین 4 آذر 1391برچسب:, :: 14:19 :: نويسنده : alejandro calvo
در حادثه کربلا یکی از شاخصهای اخلاقی که در شخص مقدس سیدالشهداء و یاران و اهل بیتش نمودار است این حالت اخلاقی است که ما تن به ذلت نمی دهیم؛ ما اسیر می شویم، تن ما ممکن است در زنجیر قرار بگیرد، گردنهای ما ممکن است در زیر غلهای سنگین خرد بشود، مجروح و خونریزان بشود، ولی روح ما به هیچ وجه زیر بار ذلت نمی رود، ولو زنی اسیر باشیم. التماس دعا دارم .یا حسین 4 آذر 1391برچسب:, :: 14:19 :: نويسنده : alejandro calvo
گزارش ساعت به ساعت از روز عاشورا با ترکیب اوقات شرعی کربلا با متن مقاتل. طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاهشماری ایرانی» واقعه کربلا به حساب گاهشماری شمسی می شود 21 مهر سال 59 شمسی. تاریخ شمسی هم که مثل قمری نیست که تغییر کند. موقعیت زمین نسبت به خورشید ثابت است و می شود با در آوردن اوقات شرعی شهر کربلا در این تاریخ حرفهای مقتل نویسان را به ساعت و دقیقه برگرداند. ما اوقات شرعی روز 21 مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر 3-+ دقیق اختلاف می تواند داشته باشد) را استخراج کرده ایم و روایات مقتل نگراها را با این ساعتها تنظیم کرده ایم. ۵:۴۷ اذان صبح امام (ع) بعد از نماز صبح برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد. و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب... خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری»آن طرف نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعد از نماز صبح به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند. حدود 6 امام حسین(ع) دستور داد تا اطراف خیمه ها خندق بکنند و آن را با خاربوته ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند. 7:06 طلوع آفتاب کمی بعد از طلوع آفتاب. امام سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. روبه روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبه ای خواند. صفات و فضایل خودش و پدر و برادرش را یادآوری کرد و اینکه کوفیان به امام (ع) نامه نوشته اند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجارین ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکرده اند؟ آنها انکار کردند. امام نامه هایشان را به طرف آنها پر تاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کرده است. یکی از سران جبهه مقابل از امام (ع) پرسید چرا حکم این زیاد را نمی پریرد و آنها را از ننگ مقابله با پسر پیامبر نمی رهاند؟ اینجا امام آن جمله معروفشان را فرمودند: «الا و ان الدعی بن الدعی»، قد رکز بین اثنین: بین السله و الذله و هیهات منا الذله ... فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است. من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده. ذلت از ما درو است.» سخنرانی امام (ع) حدوداً نیم ساعت طول کشده است. حدود 8 بعد از سخنرانی امام (ع) چند نفر از اصحاب آن حضرت به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآن خوان) های کوفه بود (الفتوح) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب و کوفیان سخنان مشابهی گفتند.بعد از سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر داد. چند نفری دچار تردید شدند؛ از جمله حُر. فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند. بعید نیست که کسانی دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند. حدود 9 روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل می کند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد. اولین تیر را به سمت سپاه امام (ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.» بعد از انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند: «اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چاره ای جز پذیرش آن نیست. آماده شوید.» چند نفر از سپاه امام در این تیر باران کشته شدند. (تعداد دقیق را نمی دانیم . تعداد کشتگان تیر اندازی. با تعداد کشتگان حمله اول 50 نفر ذکر شده.) حدود 10 بعد از تیراندازی یسار غلام زیادین آبیه و سالم غلام این زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین(ع) نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشنده ای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد.بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه امام حسین(ع) حمله کرد؛ امام حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزه ها حمله را دفع کردند. همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام(ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت بعد از عقب نشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد 500 تیر انداز فرستاد که دوباره سپاه امام (ع) را تیر باران و آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر 23 اسب لشکریان امام (ع) تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح آن نفرات را 50 نفر و این شهر آشوب 38 نفر ذکر کرده اولین شهید، ابوالشعثا بود و 8 تیر انداخت که 5 نفر از دشمن را کشت. امام(ع) او را دعا کرد.گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام (ع)حمله کنند زهیر و 10 نفر به آنها حمله کردند. حدود 11 بعد از این جملات امام دستور تک تک به میدان رفتن را داد. اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زنده اند. نگذارند کسی از بنی هاشم به میدان برود. انگار برای کشته شدن با هم مسابقه داشتند. بعضی «در مقابل نگاه امام (ع)» شهید شدند. یکی از اولین کسانی که کشته شد. پیرمرد زاهد. بربربود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش می توانستم وصیت های تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین (ع) را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است.» یک برا هفت نفر از اصحاب امام(ع) در محاصره واقع شدند. حضرت عباس (ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد. 12:50 اذان ظهر حبیب بن مظاهر وقت اذان ظهر شهید شد. چون که نوشته اند امام(ع) خطاب به اصحاب گفت بکی برود با عمرسعد مذاکره و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمی شود.» حبیب به او گفت «ای حمار! فکر می کنی نماز شما قبول می شود و نماز پسر پیامبر (ص) قبول نمی شود؟» به جنگ او رفت اما دوستانش به کمکش آمدند و حبیب کشته شد. امام (ع) از شهادت حبیب متاثر شده و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو می گذارم.» حدود 13 30 نفر زا اصحاب امام (ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعد از آن ساعت شهید شدند؛ از جمله زهیر و حر.بعد از کشته شدن اصحاب نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر. علی اکبر پسر امام حسین (ع) بود البته الفتوح عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خوانده است. این عبدالله بن مسلم. به طرز ناجوانمردانه ای شهید شد . شهادت او بر جوانان بنی هاشم خوانده است. ابن عبدالله بن مسلم. به طرز ناجونمردانه ای شهید شد. هاشم گران آمد . دسته جمعی سوار شدند وب ه دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد. فرمود: «ای پسر عموهای من بر مرگ صبر کنید به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.» حدود 14 28 نفر از مردان بنی هاشم کشته شدند: 7 برادر امام حسین (ع)، 3 پسر از امام حسن(ع) 2 پسر امام حسین(ع)، 2 نوه جعفر بن ابیطالب، 9 نفر آل عقیل و بقیه از نوادگان باقی عموهای پیامبر. یکی از کشتگان نوه ابولهب بود.عاقبت امام حسین (ع) و حضرت عباس تنها ماندند. عزم کردند تا دو نفری به قلب دشمن بزنند و آخرین سواری را با هم انجام بدهند. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس دلاور در محاصره کشته شد. امام(ع) برای دومین بار بعد از مرگ برادر عزیزش گریه کرد و فرمود «اکنون دیگر پشتم شکست.» حدود 15 امام (ع) به طرف خیمه ها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعداً در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنه اش نکنند. وقت وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخواره او (یعقوبی می گوید: در همان روز به دنیا آمده بود اما بقیه چنین نمی گویند) توسط تیر حرمله کشته شد. امام (ع) رو به آسمان کرد و فرمود: «خدایا اگر نصرتت را از ما دریغ کردی. این را در مقابل چیزی قرار بده که برای ما بهتر است» امام(ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان می شد. بعضی تیر می انداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب می کردند. شمر و ده نفر به مقابله امام(ع) آمدند. بعد از شهادت امام (ع) بر پیکر مبارکش جای 33 زخم نیزه و 34 زخم شمشیر شمرده شد.امام (ع)در آستانه مهاجرت بود اما کسی جرات نمی کرد به سمت ایشان برود. اهل حرم از صدای ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن(ع) دوید و به طرف مام آمد . او را در بغل عمویش کشتند. امام برای سومین بار ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»
16:06 اذان عصر وقت شهادت امام(ع) را وقت نماز عصر گفته اند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایع نگار لشکر عمرسعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: «به خدا هرگز شکسته ای را ندیده بودم که فرزند و کسان و یارانش کشته شده باشند و چون او محکم و دل آرام باشد.... گوید در این حال بود که زینب (س) دختر فاطمه به طرف وی آمد. در حالی که می گفت: «کاش آسمان به زمین می افتاد.» زینب (س) به عمر سعد خطاب کرد: «ای عمر! اباعبدالله را می کشند و تو نگاه می کنی؟» گوید: اشک های عمر را می بینم که بر دو گونه و ریشش روان بود. و روی از زینب بگردانید. حمید بن مسلم گوید شنیدمش که می گفت «به خدا پس از من کس را نخواهید کشت که خدای از کشتن او بیش از کشتن من بر شما خشم آرد.» گوید: آن گاه شمر میان کسان بانک زد که «وای شما منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند. بکشیدش!» گوید در این حال سنان بین انس حمله برد و نیزه را فرو برد...» حدود 17 ؛ بعد از شهادت امام (ع) بعد از شهادت امام (ع) عده ای لباس های آن حضرت را غارت می کنند. تمام این افراد بعداً به مرض های لاعلاج دچار شدند.غارت عمومی اموال امام حسین (ع) و همراهانش آغاز می شود. عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبانی برای خیمه ها گذاشت.یکی از شیعیان بصره به اسم سوید بن مطاع بعد از شهادت امام به کربلا می رسد. برای دفاع از حرم امام می جنگد و کشته می شود.ابتدا سر را به خولی می دهند تا همان شبانه برای ابن زیاد ببرد. بعد به دستور عمر سعد بر بدن مطهر امام و یارانش اسب می دوانند تا استخوان هایشان هم خرد شود.
18:49 اذان مغرب کشتگان لشگر کوفه را جمع می کنند. تعداد این افراد 88 نفر است.داستان این طور تمام می شود که در حالی که عمر سعد دستور جماعت نماز مغرب را می داده سنان بن انس بین مردم می تاخته و رجز می خوانده که «افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید ؛ چرا که من بهترین مردمان را کشته ام!» آنها چندنفر بودند؟ معروف است که در کربلا 72 نفر شهید شده اند. این رقم معمولا وقت خواندن مقاتل با اعداد و اسامی موجود در متن جور درنمی آید؛ مثلا دیدیم که 50 نفر در حمله اول شهید شده اند، 28 نفر هم از بنی هاشم، به علاوه بریر و مسلم و حبیب و سعيد و حر و زهیر. همین ها جمعش بیشتر از 72 است. بعضی تواریخ قدیمی هم اعداد دیگری دارند. مثلا مسعودی تعداد شهدا را 87 نفر میگوید (مروج الذهب)، یعقوبی 105 نفر (تاریخ یعقوبی) و بلاذری 100 مرد میگوید (مجمع الانساب). یک راه این است که بیاییم و تمام اسامی ذکر شده در منابع را کنار هم بگذاریم. نخستین بار این کار را کسی در قرن سوم انجام داد که در آن 108 اسم فهرست شده. کسی به اسم فضیل بن زبیر، رساله ای نوشت با عنوان:«تسمیة من قُتِل مع الحسین بن علی(ع)» محققان جدید، این رقم را تا 120 اسم رسانده اند. حالا برگردید به آن خبر کشته شدن حدود 50 نفر از اصحاب در حمله اول. 120 ، جمع همین عدد و 72 است. پس ممکن است رقم 72 ، شمار شهدایی باشد که بعد از حمله و تیرباران اول به شهادت رسیده اند و جنگشان به یادماندنی تر بوده. احتمال دیگر، توجه به این خبر است که عمر سعد وقتی در روز 12 محرم لشگر خود و اسرا را از کربلا حرکت داد، دستور داد 72 سر را به نیزه بکنند بیاورند. قاعدتا در اینجا هم کوفیان سرهای افراد معروف و مشهور را با خود آورده اند و سرهای افراد غیرمشهور برايشان ارزش نمایشی نداشته. احتمال سوم به خاصیت خود عدد 72 برمی گردد. این عدد، از قدیم الایام نشانه کثرت بوده. حافظ می گوید: «جنگ 72 ملت همه را عذر بنه». يا حدیثی متواتر هست كه پیامبر)ص( فرمود: « امتش 72 فرقه می شوند که فقط یک فرقه از آنها ناجیه هستند. شاید یک دلیل تاکید بر عدد 72 شهید هم همین باشد. درج شده از <http://www.rajanews.com/detail.asp?id=72770> التماس دعا دارم .یا حسین 4 آذر 1391برچسب:, :: 13:35 :: نويسنده : alejandro calvo
یا حـسـین غریب مادر تویی ارباب دل من یه گوشه چشم تو بسه واسه حل مشکل من یه روزی میاد آقاجون که منم سگ تو باشم چشـهامو موقع مرگـم زیر پات گذاشـته باشم آقـا من خودم می دونم لایق این حرفها نیستم اما از شـما چه پنهون، از اهل زمونه خسـتـم دل من عاشق می مونه دائم از شما می خونه منو میشناسی آقاجون من همونم اون دیوونه تمـوم مردم دنیـا ما را می خونـن دیوونه آره ما دیوونه هستیم بی خیال این زمونه تا وقتی عشق تو باشه اینها حرف و بهونه واسه عشق تو هلاکم این خط و اینم نشونه حسرت زیارت تو،مونده تو این دل زارم کـربـلا تـو تا نـبـیـنم آروم و قـرار ندارم چشم های قشنگ عبّاس خوابو از چشمام گرفته بدون تو گـم میشم تو، شب و روز و ماه و هفته یـل کربـلا اباالفـضـل قربون اون قد و بالات فدای خشکی لب هات فدای خشکی لب هات می شنوم صدای پاتو روی زمین قدم میذاری صدای رقـیّه مـیـاد عـمـوجان کی آب مـیاری 4 آذر 1391برچسب:, :: 13:35 :: نويسنده : alejandro calvo
پرچم سرخ گنبدت دل منو خون میکنه هروله ی سینه زنات دلمو مجنون میکنه دلم می خواد که من بیام ضریحتو در بر بگیرم اون قدر بگم حسین حسین تا که ز عشقت بمیرم چی میشه یابن فاطمه یه گوشه چشم نیگام کنی با اون نگاه فاطمی دلمو کربلا کنی میگن که خاک و تربتت مرده رو زنده میکنه خنده کنون میره بهشت هر کی برات گریه کنه برا مصیبتای تو فاطمه گریه میکنه با گریه های فاطمه خدا خون گریه میکنه اگه میام در خونت به یه امیدی میشینم آرزو دارم که تو رو یه شب تو روضه ببینم آقام آقام حسین آقام آقام حسین |
موضوعات آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
![]() |